مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

آموزشی - فرهنگی - قرآنی
مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت
۰۳
خرداد

 پس از در گذشت و یا شهادت امام حسن عسکری(ع), ماموران خلیفه عباسى حرکت گسترده اى را آغاز کردند و به جست و جوى فرزند و جانشین آن حضرت پرداختند(1). در هر جا که احتمال وجود امام زمان(ع) را مى دادند, حضور مى یافتند. هدف آنان از هجوم به منزل امام حسن(ع) و اذیت و آزار بنى هاشم، دستگیرى و قتل فرزند امام حسن(ع) بود. این پیگیرى خطرى بزرگ براى آینده امامت بود، که با قد رت و حکمت پروردگار مهدى(ع) از نظرها پنهان گردید و از خطرها به دور ماند.



در آغاز غیبت, میان علما و دانشمندان اختلاف است. سه نظر در آن وجود دارد:

گروهى مانند شیخ مفید(ره) آغاز غیبت صغرا را از هنگام ولادت حضرت مهدى(ع) به شمار آورده اند(2)؛ زیرا از همان سال هاى آغازین ولادت، آن حضرت غیبت نسبى داشت و شمارى اندک از یاران، وى را مشاهده کردند.

بنابراین نظر، دوره غیبت صغرا تقریباً 74 سال مى شود، یعنى از آغاز ولادت، تا پایان سفارت آخرین سفیر حضرت

برخى بر آنند که غیبت صغرا، از سال 260 ه. ق. یعنى سال درگذشت امام حسن(ع) آغاز شد و این مدت, تا شروع غیبت کبرا, دوران آمادگى شیعیان و اُنس آنان به جدایى از امام زمان(ع) نام گرفت. این دوران تقریباً هفتاد ساله, غیبت همه جانبه نبود. سفیرانى رابط بین امام ومردم بودند و مردم با واسطه, پرسش هاى دینى و دنیایى خود را از آن حضرت دریافت مى کردند.

گروهى آغاز غیبت امام(ع) رااز زمانى مى دانند که ماموران خلیفه به منزل حضرت در سامرا, هجوم آوردند, تا وى را دستگیر کنند و آن حضرت در آن هنگام, در سرداب و همان جا, از دیده ها پنهان شد و تاکنون, در آن جا, بدون آب و غذا زندگى مى کند و روزى از آن جا ظهور خواهد کرد!

این داستان چنان شهرت یافته که وى را (صاحب سرداب) لقب داده اند! (3)

در پاسخ این سخنان باید گفت: در منابع شیعى و کتاب هاى امامیه, هیچ نامى از (سرداب) نیست. نویسندگان اهل سنت در نوشته هاى خود بر این نظر اصرار مى ورزند ومتأسفانه این مسئله دستاویز حمله نا آگاهانه برخى از آنان به تشیع گردیده است(4). پنداشته اند که شیعیان در میانه سرداب, امام خودرا مى جویند و ظهورش را از آن نقطه انتظار مى کشند; از این روى, تهمت هایى به شیعه زده اند و زحمت مراجعه به منابع شیعى را در این زمینه به خود نداده اند.

البته داستان حمله ماموران معتمد عباسى به منزل امام(ع) و برخورد آنان با آب فراوان و دیدن فردى که در گوشه اى نشسته و عبادت مى کند و سپس هجوم به طرف وى و ناکام شدن آنان از دستگیرى وى, در برخى از منابع شیعى آمده است, اما در این نقل, بر فرض صحت سند و دلالت آن: اولاً, از (سرداب) نامى برده نشده است ثانیاً, حمله دیگرى که از ناحیه معتمد صورت گرفته خلاف آن چیزى را که اهل سنت مى گویند, ثابت مى کند زیرا بنابراین نقل, امام(ع) آن محلّ را ترک کرد و از پیش چشم ماموران گریخت و در نتیجه, در سرداب نیست (5)

منشائ خرده گیری هاى نا آگاهانه برخى به شیعه, در این زمینه, آن است که شیعیان به بخشى از حرم عسکریین در سامرا, یعنى (سرداب) احترام و توجه خاصى دارند و آن را زیارت مى کنند. خاطره هاى امامان خویش را گرامى مى دارند و آن مکان را مورد عنایت قرار مى دهند. و این نه به خاطر آن است که امام زمان(ع) دراین جا مسکن گزیده است و زندگى مى کند, بلکه از آن جهت که زمانى مرکز عبادت و سکونت چند تن از امامان راستین تشیع بوده است.و ما حب الدیار شقفن قلبى ولکن حبّ من سکن الدیار

گذشته از این, بر اساس احادیث فراوانى که در منابع شیعى وجود دارد, شیعیان بر این باورند که امام زمان(ع) در میان مردم در رفت و آمد است و در مراسم حج و مانند آن شرکت مى جوید و مانند یوسف که برادرانش را مى شناخت و آنان وى را نمى شناختند, دوستان خویش را مى شناسد و...(6) بنابراین, داستان غیبت حضرت مهدى(ع) در سرداب سامرا و زندگى کردن حضرت در آن مکان, بهتان و دروغى بیش نیست و هیچ یک از بزرگان شیعه, چنین باورى نداشته و ندارند.

-----------------------------------------------------

(1)(اصول کافى), ج505/1

(2) (ارشاد), مفید, ج340/2

(3) (اتفاق در مهدى موعود), سید اکبر قرشى62/ـ 111

(4) (منتخب الائثر فى الائمام الثانى عشر), صافى گلپایگانى 372/, داورى, قم

(5) (کتاب الغیبة), شیخ طوسى;248/ (بحار) ج51/52

(6) (کتاب الغیبة), شیخ طوسى164


کتاب نگین آفرینش

۰۲
خرداد

ولادت یگانه منجی عالم بشریت، مهدی صاحب زمان (عج)

بر همه منتظرانش مبارک باد!



دو نوع انتظار

انتظار فرج دو گونه است : انتظاری که سازنده است ، تحرک بخش است ، تعهدآور است ، عبادت ، بلکه با فضیلت‏ ترین عبادت است و انتظاری که ویرانگر است ، باز دارنده‏ است ، فلج کننده است ، و نوعی " اِباحیگری " محسوب می‏ شود . و گفتیم‏ که این دو نوع انتظار ، معلول دونوع برداشت از ظهور عظیم تاریخی مهدی‏ موعود (ع) است و این دو نوع برداشت به نوبه خود از دو نوع بینش‏ درباره تحولات تاریخ ناشی می‏ شود . اکنون به تشریح این دو نوع انتظار می‏ پردازیم و از انتظار ویرانگر آغاز می‏ کنیم .

انتظار ویرانگر

برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است‏ که صرفا ماهیت انفجاری دارد ، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها و تباهی ها ناشی می‏شود ، نوعی سامان‏
یافتن است که معلول پریشان شدن است .
آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد ، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد ، باطل ، یکه تاز میدان گردد ، جز نیروی باطل نیروئی حکومت نکند ، فرد صالحی در جهان یافت نشود ، این انفجار رخ می‏ دهد و دست غیب برای نجات‏ حقیقت - نه اهل حقیقت زیرا حقیقت طرفداری ندارد - از آستین بیرون‏ می‏آید علیهذا هر اصلاحی محکوم است ، زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است .
تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غیب ظاهر نمی‏ شود ، برعکس ، هر گناه هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق کشی ، هر پلیدیی به حکم این که‏ مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‏ کند رواست زیرا " الغایات تبرر المبادی " هدفها وسیله‏ های نامشروع را مشروع می‏ کنند . پس‏ بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار ، ترویج و اشاعه فساد است .
این جااست که گناه هم فال است و هم تماشا ، هم لذت و کامجوئی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهائی . این جا است که این شعر مصداق واقعی خود را می ‏یابد :

در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد / طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد 


این گروه طبعا به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می ‏نگرند ، زیرا آنان را از تأخیر اندازان ظهور و قیام مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه می‏ شمارند . برعکس ، اگر خود هم اهل‏ گناه نباشند در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان‏ فساد می‏ نگرند زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می‏ نمایند .

شبه دیالکتیکی

این نوع از برداشت از آن جهت که با اصلاحات مخالف است و فسادها و تباهی ها را به عنوان مقدمه یک انفجار مقدس ، موجه و مطلوب می‏ شمارد باید " شبه دیالکتیکی " خوانده شود . با این تفاوت که در تفکر دیالکتیکی ، با اصلاحات از آن‏ جهت اجازه داده می‏ شود و تشدید نا بسامانی ها از آن جهت اجازه داده می شود که شکاف وسیع تر شود و مبارزه پیگیرتر و داغتر گردد ، ولی این تفکر عامیانه فاقد این مزیت است ، فقط به فساد و تباهی فتوا می‏ دهد که خود بخود منجر به نتیجه مطلوب بشود .
این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود و این نوع انتظار فرج که‏ منجر به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی می شود و نوعی " اباحیگری " باید شمرده شود به هیچوجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمی‏ دهد.

انتظار سازنده

آن عده از آیات قرآن کریم - که همچنان که گفتیم ریشه این اندیشه است و در روایات اسلامی بدان ها استناد شده است - در جهت عکس برداشت بالا است . از این آیات استفاده می‏ شود که ظهور مهدی موعود حلقه‏ ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهائی اهل حق منتهی می‏ شود ، سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد . آیاتی که بدانها در روایات استفاده شده است نشان می‏ دهد که مهدی موعود (عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است ، مظهر پیروزی‏ نهائی اهل ایمان است :

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً ...

خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. ... ﴿النور، 55

خداوند به مؤمنان و شایسته کاران وعده داده است که آنان را جانشینان‏ زمین قرار دهد ، دینی که برای آنها آنرا پسندیده است مستقر سازد ، دوران‏ خوف آنانرا تبدیل به دوران امنیت نماید ( دشمنان آنرا نابود سازد( بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند و چیزی را در عبادت یا طاعت شریک حق نسازند .
ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان ، و وسیله‏ ای‏ است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان ، و مقدمه‏ ای است برای وراثت آنها خلافت الهی را در روی زمین " 

  وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ‌

                                     ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!﴿القصص‏، 5


ظهور مهدی موعود ، تحقق بخش وعده ‏ای است که خداوند متعال از قدیمترین‏ زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان ، تنها به‏ متقیان تعلق دارد :

                                     وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ‌

                                            در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایسته‌ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!»﴿الأنبیاء، 105

حدیث معروف که می‏ فرماید : " « یملاء الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا » " نیز شاهد مدعای ما است نه بر مدعای آن گروه ، در این حدیث نیز تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که‏ مستلزم وجود گروه مظلوم است و می ‏رساند که قیام مهدی برای حمایت‏ مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند - بدیهی است که اگر گفته شده بود یملاء الله به الارض ایمانا و توحیدا وصلاحا بعد ما ملئت کفرا و شر کا و فساد مستلزم این نبود که لزوما گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد . در آن صورت استنباط می‏ شد که قیام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق - ولو به صورت یک اقلیت .
شیخ صدوق روایتی از امام صادق علیه السلام نقل می‏کند مبنی بر اینکه این‏ امر تحقق نمی‏پذیرد مگر اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد .

پس سخن در اینست که گروه سعداء و گروه اشقیاء هر کدام به نهایت کار خود برسند ،

سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیاء به منتهی درجه شقاوت برسند

در روایت اسلامی سخن از گروهی زبده است ، که به محض ظهور امام به آن‏ حضرت ملحق می‏شوند . بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی‏شوند و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمی‏ شوند .

معلوم می‏ شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد ،

زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش می‏ دهد .

این خود می‏ رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده‏ است ، بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشد از نظر کیفیت‏ ارزنده ‏ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سید الشهداء .
از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهور امام یک سلسله قیام های‏ دیگر از طرف اهل حق صورت می‏ گیرد ، آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده است نمونه‏ ای از این سلسله قیام ها است . این جریان ها نیز ابتدا به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی‏ دهد . در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق که تا قیام مهدی‏ عجل الله تعالی فرجه ادامه پیدا می‏ کند و چنانکه می‏ دانیم بعضی از " علمای شیعه " که به برخی از " دولتهای شیعی " معاصر خود حسن ظن داشته‏اند ، احتمال داده ‏اند که دولت‏ حقی که تا قیام مهدی موعود ادامه خواهد یافت همان سلسله دولتی باشد .
این احتمال هر چند ناشی از ضعف اطلاعات اجتماعی و عدم بینش صحیح آنان‏ نسبت به اوضاع سیاسی زمان خود بوده اما حکایتگر اینست که استنباط این‏ شخصیت ها از مجموع آیات و اخباری و احادیث مهدی ، این نبوده که جناح حق‏ و عدل و ایمان باید یکسره در هم بشکند و نابود شود و اثری از صالحان و متقیان باقی نماند تا دولت مهدی ظاهر شود ، بلکه آنرا به صورت پیروزی‏ جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم و بی بند و باری تلقی‏ می‏کرده ‏اند .
از مجموع آیات و روایات استنباط می‏شود که قیام مهدی موعود )عج( آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است .
"

" مهدی موعود تحقق بخش ایده ‏آل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز راه‏ حق است " .


(قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، شهید مطهری، ص68-61)

۲۹
ارديبهشت

فروغ چهره خوبان شعاع طلعت توست
کمال حسن تو مدیون این ملاحت توست
به خلق و خلق رسول و به منطق نبوی
فزون‏تر از همه کس در جهان شباهت توست




میلاد حضرت علی اکبر (ع)الگوی جوانان و روز جوان

بر جوانان مومن و انقلابی ایران مبارک



به گفته خواجه حافظ شیرازی:

عمر بگذشت به بی‏ حاصلی و بوالهوسی / ای پسر! جام مِیم ده، که به پیری برسی

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش/ وه که بس بی‏خبر از غلغل بانگ جرسی

بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن / حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی


مهارت‌های جوانی در کلام رهبری‌

همان طور که گفتیم از مهم‌ترین دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای مساله جوانان است که در سخنرانی‌ها، پیام‌ها و دیدارهای معظم‌له مشهود است.

در این فرصت 8 مهارت  را که برای فراهم آمدن یک دوره جوانی شاداب و بانشاط لازم است از بیان حکیمانه و پدرانه رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی)‌ تقدیم می‌کنیم :

1- زندگی جوان باید مبارزه باشد

آن چیزی که لازم است به شما جوانان عرض بکنم، این است که شما جوان‌های عزیز با این انرژی و نشاط جوانی و با این معرفت اسلامی،‌ مبارزه در این راه را برای خودتان فریضه بدانید. باید مبارزه کرد. در اسلام، زندگی بدون مبارزه، زندگی راکد ، زندگی ساکن، زندگی بی‌تحرک و زندگی‌ای که جوشش اراده و عزم انسانی در آن نباشد ، زندگی مطلوبی نیست و انسان را به آرمان‌های انسانی و اسلامی نمی‌رساند.

 2- تقوا، سرمایه جوان‌

گاهی با خود فکر می‌‌کنم جوان که در بهترین اوقات عمر خود به سر می‌برد ، اگر بخواهد سرمایه‌ای به دست بیاورد که موفقیت دنیایی و آخرتی او را تضمین کند ، دنبال چه چیزی باید باشد؟ سوال مهمی است... جوابی که من به آن رسیده‌ام، این یک کلمه است: «تقوا». اگر جوان در دوره ی جوانی سعی کند تقوا داشته باشد ، با همان تعریفی که در فرهنگ دینی و قرآن از تقوا شده است‌ بزرگ‌ترین سرمایه را هم برای درس، هم برای فعالیت‌های سازندگی، هم برای عزت دنیوی، هم برای به دست آوردن دستاوردهای مادی،‌ هم برای معنویت- اگر اهل معنویت است - به دست آورده است.

یک ملت اگر بخواهد راه رشد و کمال و پیشرفت را طی کند ، باید از لحاظ ایمان فکری، به جای محکمی متکی باشد. آن ملتی، که بخواهد به یک مجموعه ی هرهری مذهب، بی‌‌ایمان، بی‌اعتقاد به بنیان‌‌های اخلاقی و دینی و معنوی دل بسپارد و با حرف آنها پیش برود ، زیر پایش سست خواهد شد.

3- جوانان! خودتان را بسازید

جوانان! خودتان را بسازید. یک ملت اگر بخواهد راه رشد و کمال و پیشرفت را طی کند ، باید از لحاظ ایمان فکری، به جای محکمی متکی باشد. آن ملتی، آن نسلی، آن جوانی که بخواهد به یک مجموعه ی هرهری مذهب، بی‌‌ایمان، بی‌اعتقاد به بنیان‌‌های اخلاقی و دینی و معنوی دل بسپارد و با حرف آنها پیش برود ، زیر پایش سست خواهد شد.

 4- ارتباط با خدا در جوانی‌

عزیزان من!‌ رابطه خودتان را با خدا، هر چه می‌توانید مستحکم‌تر کنید ، بخصوص در این ماه‌های مبارک، ماه رجب ، ماه شعبان وماه رمضان . در این ماه‌ها که ماه دعا و استغاثه، ماه رابطه گرفتن با خدا و ماه راز و نیاز کردن با معشوق حقیقی هر انسان است،‌ دعا و توبه شما، ذکر خدا در دل‌های پاک و نورانی شما جوانان عزیز، معجزه‌ها و کارها می‌کند! مخصوص این ایام (جوانی)‌ نیست. در تمام عمرتان این رابطه با خدا در شما صفا و اخلاص را تقویت می‌کند و صفا و اخلاص، گره‌گشای همه کارهاست.

 5- ناامیدی ، بزرگ‌ترین آفت جوان‌

جوانان عزیز!‌ دشمن روی شما سرمایه‌گذاری‌‌های زیادی می‌کند ، حواستان جمع باشد. عده‌ای را به بی‌تفاوتی می‌کشاند و عده‌ای را دلسرد و مایوس می‌کند.

یاس، بزرگ‌‌ترین آفت جوان است. جوان‌ها بدانند که متاسفانه یاس به روح جوان زودتر راه پیدا می‌کند ، همچنان که امید این‌گونه است. در مقابل یاسی که دشمن می‌‌خواهد به جوان‌ها تلقین و تزریق کند ، خودتان را مصونیت بدهید.

 6- لزوم آشنایی جوانان با تاریخ‌

من واقعا به شما برادران و خواهران (جوانان)‌ عزیز توصیه می‌کنم با تاریخ آشنا شوید. تاریخ ، درس است. از تاریخ خیلی درس‌ها می‌شود آموخت و خیلی تجربه‌ها می‌شود به دست آورد. عده‌ای سعی می‌کنند حوادث روزگار ما را یک حوادث استثنایی که به هیچ وجه از تاریخ قابل استفاده نیست‌ وانمود کنند. این غلط است. رنگ‌های زندگی عوض می‌شود ، اما پایه‌های اصلی زندگی بشر ، جبهه ‌بندی‌های اصلی بشر، تغییر پیدا نمی‌کند.

 در صدر اسلام، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ضربه‌ای که بر اسلام وارد شد ، این بود که حکومت اسلامی، از امامت به سلطنت تبدیل شد. حکومت امام حسن(ع)‌ و حکومت علی بن ابی‌طالب(ع)‌ به سلطنت شام تبدیل شد! البته امام حسن مجتبی(علیه آلاف التحیه و الثناء)‌ آن روز به خاطر یک مصلحت بزرگ‌تر  که حفظ اصل اسلام بود‌ ، مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد. حکومت را از امام حسن(ع)‌ گرفتند. وقتی حکومت از مرکز دینی خودش خارج شد و در اختیار دنیاطلبان و دنیاداران گذاشته شد ، بدیهی است که بعد هم حادثه‌ای پیش می‌آید. آن وقت حادثه کربلا،  اجتناب‌ناپذیر می‌شود. 20 سال بعد از آن، حکومت اسلامی از دست محور اصلی آن  که امامت است  گرفته شد. امام حسین(ع)‌ فرزند پیامبر(ص)‌ در کربلا با آن وضع فجیع به خاک و خون کشیده شد.

اساس حمله و نقشه دشمن این است که حکومت را از محور اصلی محور امامت و محور دین خارج کند. بعد خاطرش جمع است که همه کار خواهد کرد.

 7- جوان‌ها! دنبال تقلید نباشید

جوان‌های عزیز من! فرزندان من! دنبال تقلید نباشید ، روی شیوه و راهی که در آن ذهن و اراده و ایمان شما قوی می‌شود و اخلاق شما پاک و آراسته می‌گردد، فکر کنید . آنگاه شما  عنصری خواهید بود که مثل یک ستون، سقف مدنیت این کشور و تمدن حقیقی این ملت روی آن قرار می‌گیرد.

 من به شما عرض کنم، امروز دستگاه‌های تبلیغاتی فوق‌مدرن غرب  به خصوص آمریکایی و صهیونیستی دارند برای ذهن‌ها و فعالیت‌ها و احساسات و اراده ی شما طرح عملیاتی تهیه می‌کنند ، خیال نکنید آنها غافل نشسته‌اند و این 30 میلیون جوان را در کشور ما نمی‌بینند ، آنها این 30 میلیون جوان را می‌بینند ، آنها برای کار و هدف خودشان مشغول برنامه‌ریزی هستند. آنها برای اخلاق و فکر و عقیده و ایمان جوان ما برنامه‌ریزی می‌کنند. خیلی از حرف‌هایی که گاهی در فضای مطبوعاتی یا فرهنگی کشورمان زده می‌شود ، تفسیرش این است و با این دید قابل تحلیل است. آنها می‌خواهند نسلی که الگوی جوانان فداکار برجسته دنیا شد، به یک نسل بی‌خاصیت تبدیل شود.

 8- ورزش برای جوانان لازم است‌

به ورزش اهمیت بدهید ، من بخصوص روی ورزش تاکید می‌کنم. من ورزش را به عنوان یک کار بین‌المللی، نمایشی، هیجانی، در درجه دوم می‌دانم ، در درجه اول ، ورزش برای تقویت و سلامت جسم است که این را برای همه جوانان کشورمان از زن و مرد لازم می‌دانم.


 منبع : جام جم آنلاین - باتلخیص

۲۷
ارديبهشت

همان گونه که پیرى و ضعف، زمینه هجوم کسالت و بیمارى‏هاى گوناگون مى‏ گردد، گاهى عیب و یا گناهى زمینه و کلید انواع گناهان مى ‏شود.

مثلاً:

1- حسادت، انسان را به انواع گناهان مانند کارشکنى، تهمت، دروغ و سوء قصدها و...وادار مى ‏کند. امام صادق علیه السلام فرمود:
«
ان الحَسَد یَاکُل الاِیمانَ کَما تَاکُلُ النّار الحَطَب» (بحار، ج‏73 ص‏255)
«
همان گونه که آتش، هیزم را مى ‏بلعد، حسادت ایمان را مى ‏بلعد
انسان حسود به هر تلاشى که رقیب خود را بشکند، دست مى ‏زند.

2-  بخل و حرص، بخل سبب ندادن زکات و خمس و ترک انفاق و مى ‏شود، به علاوه مردم از بخیل ناراحتند و همین موجب بدگویى‏ ها و سوء ظن ‏ها مى ‏گردد؛
امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود:
«
البُخلُ جامِع لِمساوِى العُیُوب وَ هُو زمام یقادُ بِه اِلى کلّ سوء» (نهج البلاغه، حکمت 370)
«
بخل، جامع و گرد آورنده همه‏ بدى ‏ها است، و افسارى است که همه‏ بدى‏ ها را بسوى خود مى ‏کشاند
حرص نیز سبب گناهانى مانند: کم فروشى، احتکار، گران فروشى، رشوه خوارى، تملق و انواع بى تقوایى‏ ها مى ‏شود.

3- دروغ، انسان با دروغ گناهان خود را توجیه مى‏ کند و زیر پوشش توجیه‏ هاى دروغین، صدها گناه دیگر بروز مى ‏کند، امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود:
«
جُعِلَت الخَبائِثُ کُلّها فى بَیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُها الکذب» (بحار، ج‏72 ص‏262)
«
تمام زشتى‏ ها در اتاقى قرار داده شده، و کلید آن، دروغ است»

4- خشم و بداخلاقى، عیبى است که سبب فحش، غیبت، دشمن تراشى و انواع زشتى‏ ها مى ‏شود، امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود:
«
الغضب مفتاح کل شر» (کافى، ج‏2 ص‏303)
«
خشمِ (بى‏کنترل) کلید هر بدى است
عیوب و گناهان دیگرى نیز وجود دارند که زمینه‏ ساز گناهان دیگر مى‏ شوند، مانند: بدگمانى، حرام خوارى، شراب خورى، ستیزه‏ جویى، ترس، تکبر و....که براى رعایت اختصار از شرح بیشتر خوددارى شد.

کتاب گناه شناسی/ حجه الاسلام قرائتی

۱۹
ارديبهشت
۱۹
ارديبهشت

۱۴
ارديبهشت

شهادت امام موسی کاظم علیه السلام بر شیعیان و پیروان آن حضرت تسلیت باد


۱۴
ارديبهشت

۰۵
ارديبهشت

۰۵
ارديبهشت