آثار عشق و محبت
از جمله آثار عشق نیرو و قدرت است . محبت نیرو آفرین است ، جبان را شجاع می کند .
عشق و محبت ، سنگین و تنبل را چالاک و زرنگ می کند و حتی از کودن ، تیزهوش می سازد .
عشق است که از بخیل ، بخشنده و از کم طاقت و ناشکیبا ، متحمل و شکیبا می سازد .
تولید رقت و رفع غلظت و خشونت از روح ، و
به عبارت دیگر تلطیف عواطف ، و هم چنین توحد و تأحد و تمرکز و از بین
بردن تشتت و تفرق نیروها و در نتیجه قدرت حاصل از تجمع ، همه از آثار عشق و محبت است . در زبان شعر و ادب ، در باب اثرعشق بیشتر به یک اثر بر می خوریم و آن الهام بخشی و فیاضیت عشق است .
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
عشق ، قوای خفته را بیدار و نیروهای بسته و مهار شده را آزاد می کند .
الهام بخش است و قهرمان ساز.
عشق نفس را تکمیل و استعدادات حیرت انگیز
باطنی را ظاهر می سازد . از نظر قوای ادراکی الهام بخش و از نظر
قوای احساسی ،اراده و همت را تقویت می کند ، و آنگاه که در جهت علوی متصاعد شود کرامت و خارق
عادت به وجود می آورد.
روح را از مزیج ها و خلط ها پاک می کند و به عبارت
دیگر عشق تصفیه گر است . صفات رذیله ناشی از خودخواهی و
یا سردی و بی حرارتی
را از قبیل بخل ، امساک ، جبن ، تنبلی ، تکبر و عجب ، از میان میبرد . حقدها
و کینه ها را زائل
می کندو از بین برمی دارد گو اینکه محرومیت و نا کامی در عشق ممکن است به نوبه خود تولید عقده و کینه ها کند .
از محبت تلخ ها شیرین شود از محبت مس ها زرین شود
اثر عشق از لحاظ روحی در جهت عمران و
آبادی روح است و از لحاظ بدن در جهت گداختن و خرابی . اثر عشق در بدن
درست عکس روح
است .
( جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص46-43)
عشق ، علاقه و تمایل انسان را به خارج از وجودش متوجه می کند . وجودش را توسعه داده و کانون هستیش را عوض
می کند و
به همین جهت عشق و محبت یک عامل بزرگ اخلاقی وتربیتی است ،
مشروط به اینکه خوب هدایت شود و
به طور صحیح مورد استفاده
واقع گردد .
( جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص49)
- ۹۳/۰۳/۱۹