آسیب شناسی فرهنگی انقلاب اسلامی از منظر شهید مطهری
مقدمه
مهم ترین پشتوانه ی هر انقلاب سیاسی – اجتماعی و عامل تداوم انقلاب و اینکه ازاهداف مقدس خود منحرف نشود، فرهنگ و ارزش های فرهنگی انقلاب است. حال با گذشت بیش از سی سال از انقلاب اسلامی در ایران، در کنار فعالیت های ارزشمند فرهنگی که تاکنون انجام شده است، نقایص و کوتاهی های متعددی نیز در این زمینه به چشم می خورد که نمی توان آن ها را نادیده گرفت. چرا که کم کاری در زمینه ی تغذیه ی فکری و فرهنگی جامعه نتایج و آثاری جبران ناپذیر به دنبال خواهد داشت.
قدرت های سلطه طلب و آنان که مخالف آزادی فکر و آزادمنشی انسان ها هستند، آنان که اسلام ناب محمدی را مانعی بزرگ در راه استعمار و استثمار فکری و فرهنگی جوامع می دانند، متأسفانه بیش از ما بیدار و هوشیارند و با استفاده از تمام نیروهای خود (زر، زور، تزویر) و خلق روش های متنوع تلاش می کنند تا افکار مردم جامعه ، خاصه فکر نوجوانان و جوانان را از آرمان های مقدس انقلاب منحرف کرده و به خدمت خود درآورند. متأسفانه نتیجه غفلت ها را هم اکنون در جامعه امروز مشاهده می کنیم: تجمل گرایی، مصرف زدگی، مدپرستی، بروز ناهنجاری های ظاهری و خلاف عرف و شرع در پوشش خانم ها و آقایان، گرایش به فرقه های انحرافی و عرفان های کاذب، عدم واکنش به آنچه از زبان دشمن آشکار دین و مذهب در فضای مجازی و ماهواره ای می شنوند و گاه پذیرفتن آن ها ، دهن کجی به ارزش های اسلامی به شکل های مختلف از سوی برخی هنرمندنماها ، سعی در به فراموشی سپردن آن همه رشادت و ایثار مردان و زنان مؤمن و غیرتمند در هشت سال دفاع مقدس، تبلیغ رفاه طلبی ، خودباختگی در برابر غرب و ... نمونه هایی از بی توجهی های ما در حفظ فرهنگ و ارزش های اسلامی – ایرانی است.
و این ندای رهبر بیدار ماست که همواره بر تقویت و حفظ فرهنگ اسلامی - ایرانی تأکید می کند چنان چه در نامگذاری سال جاری نیز فرهنگ را بر اقتصاد مقدم دانسته اند.
آری زنگ های خطر مدتهاست به صدا درآمده اند اما گویی گوش های ما نسبت به آن ها حساسیت خود را از دست داده و دیگر نمی شنویم یا نمی خواهیم بشنویم.
قشر فرهنگی به عنوان طلایه داران علم و فرهنگ و با در اختیار داشتن نیروی عظیم نوجوان و جوان در صف اول مبارزه با ضد ارزش هاست.
آیا این گروه به وظیفه ی مهم خود واقف هستند؟
در کدام جبهه می جنگند؟
نکند خواسته یا ناخواسته با دشمن همراه باشند؟
آسیب شناسی فرهنگی انقلاب اسلامی از منظر شهید مطهری
استاد شهید در همان اوایل انقلاب اسلامی توجه خاصی به مسئله ی فرهنگ و انقلاب فرهنگی داشته است.و برخی عوامل انحراف از ارزش های فرهنگی را چنین بیان می فرمایند:
- عدم استقلال فرهنگی
« هر نهضت اجتماعی باید پشتوانه ای از نهضت فکری و فرهنگی داشته باشد وگرنه در دام جریان هایی قرار می گیرد که از سرمایه های فرهنگی برخوردارند و لذا جذب آن ها می شود و تغییر مسیر می دهد، و از طرف دیگر هر نهضت فرهنگی اسلامی که بخواهد پشتوانه ی نهضت اجتماعی ما واقع شود، باید از متن فرهنگ کهن ما نشأت یابد و تغذیه گردد و نه از فرهنگ های دیگر. این[طور نباشد]که ما از فرهنگ های دیگر مثلاً از فرهنگ مارکسیستی یا اگزیستانسیالیستی و امثال این ها قسمت هایی را التقاط کنیم و روکشی از اسلام بر روی آن ها بکشیم که نهضت ما را در فلسفه ی اقتصادی ، فلسفه دین و فلسفه ی الهی خود را که از متن تعلیمات اسلام الهام می گیرد، تدوین کنیم و در اختیار افراد خودمان قرار دهیم .... آینده ی انقلاب ما در صورتی تضمین خواهد شد که عدالت و آزادی را حفظ کنیم، استقلال سیاسی ، اقتصادی و از همه مهم تر استقلال فکری و استقلال مکتبی خودمان را محفوظ نگه داریم.
ما اگر مکتب مستقل خودمان را ارایه نکنیم
حتی با این که رژیم را ساقط کرده ایم و حتی با این فرض که استقلال سیاسی و استقلال
اقتصادی به دست آوریم، اگر به استقلال فرهنگی دست نیابیم ما شکست خواهیم خورد و
نخواهیم توانست انقلاب را به ثمر برسانیم.»
(انقلاب اسلامی ، ص 125 و 61)
- نابسامانی وضع انتشارات
استاد شهید با درک چنین ضرورتی نسبت به مسایل فرهنگی ، به وضع نامطلوب فرهنگی اشاره می کنند و از اوضاع نابسامان انتشارات در کشور به عنوان یکی از عناصر مهم فرهنگ گلایه کرده و بر برنامه ریزی و هماهنگی و کنترل هرچه بیش تر مسایل فرهنگی جامعه ، اصرار می کنند.
«انتشارات مذهبی ما از نظر نظم ، وضع نامطلوبی دارد . بگذریم از آثار و نوشته هائی که اساسا مضر و مایه بی آبروئی است ، آثار و نوشته های مفید و سودمند ما نیز با برآورد قبلی نیست ، یعنی بر اساس محاسبه احتیاجات و درجه بندی ضرورتها صورت نگرفته است ، هر کسی به سلیقه خود آنچه را مفید میداند می نویسد و منتشر می کند ، بسی مسائل ضروری و لازم که یک کتاب هم در باره آنها نوشته نشده است و بسی موضوعات که بیش از حد لازم کتابهائی در باره آنها نوشته شده است و هی پشت سر هم نوشته می شود .
از این نظر ، مانند کشوری هستیم که اقتصادش پایه اجتماعی ندارد ،
هرکسی به سلیقه
خود هر چه می خواهد تولید می کند و یا
از خارج وارد می نماید ،
بدون آنکه یک نیروی حسابگر ، آنها را رهبری کند و میزان تولید کالا یا وارد کردن کالا را بر طبق احتیاجات ضروری کشور ، تحت کنترل
در آورد . به
عبارت دیگر همه چیز به دست " تصادف " سپرده شده است . بدیهی
است
که در چنین وضعی برخی کالاها بیش از
حد
لزوم و تقاضا عرضه می شود و بی مصرف می ماند و برخی کالاها به هیچ
وجه در
بازار یافت نمی شود .
اینکه راه علاج چیست ؟ ساده است .
هسته اولی این کار
اصلاحی را همکاری و هم فکری گروهی از اهل تألیف و تصنیف
و مطالعه می تواند
به وجود آورد . ولی متأسفانه غالبا ما آنچنان شیفته و عاشق سلیقه خود هستیم که
هر
کدام فکر می کنیم تنها راه صحیح همان است
که خود ما یافته ایم . من گاهی به
برخی از اهل تألیف ، این پیشنهاد را
عرضه کرده ام ، اما آنها به جای
استقبال ، رنجیده و این را نوعی تخطئه
سلیقه خود تلقی کرده اند
. »
(عدل الهی ، ص 15)
-درک ضرورت جامعه و تألیف و ترجمه براساس نیازها
شهید مطهری یکی از عوامل نابسامانی تغذیه فکری جامعه را تألیف و ترجمه کتب بر اساس سلیقه های
شخصی می دانند نه براساس ضرورت و نیاز جامعه و چنین می گویند: « این
بنده از حدود بیست سال پیش که قلم به دست گرفته ، مقاله یا
کتاب
نوشته ام ، تنها چیزی که در همه
نوشته هایم آن را هدف قرار داده ام حل مشکلات و پاسخگوئی به سؤالاتی است که در زمینه مسائل اسلامی در
عصر ما مطرح است . نوشته های این
بنده ، برخی فلسفی ، برخی اجتماعی ، برخی اخلاقی ، برخی فقهی
و برخی تاریخی است . با
اینکه موضوعات این نوشته ها کاملا با یکدیگر مغایر
است ، هدف کلی از همه اینها یک
چیز بوده و بس .
...
این بنده
هرگز مدعی نیست که موضوعاتی که خودش
انتخاب کرده و درباره
آنها قلم فرسائی کرده است لازم ترین موضوعات بوده است ،
تنها چیزی که
ادعا دارد این است که به حسب تشخیص خودش از این اصل ، تجاوز نکرده
که
تا حدی که برایش مقدور است در مسائل اسلامی " عقده گشائی " کند
و حتی
الامکان حقایق اسلامی را آنچنانکه هست
ارائه
دهد ، فرضا نمی تواند جلوی انحرافات عملی را بگیرد ، باری حتی
الامکان با
انحرافات فکری مبارزه نماید و مخصوصا مسائلی را که دستاویز
مخالفان اسلام است
روشن کند ، و در این جهت " الا هم فالاهم " را لا اقل به تشخیص خود -
رعایت
کرده است . »
(عدل الهی ، ص 15)
هشدار به اندیشمندان جامعهو به همین جهت استاد شهید راه حل مشکلات انتشارات و تغذیه ی فکری و فرهنگی جامعه که عامل تداوم فرهنگ انقلاب اسلامی ماست را نشان داده و به علما و اندیشمندان هشدار می دهند:
«
من
به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی ، به رهبران عظیم الشأن نهضت اسلامی که
برای همه شان احترام فراوان قائلم ، هشدار می دهم و بین خود و
خدای متعال اتمام حجت می کنم که
نفوذ و نشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه اسلامی و با مارک اسلامی اعم از آنکه از روی سوء نیت و یا
عدم سوء نیت صورت گیرد ، خطری
است که کیان اسلام را
تهدید می کند .
راه
مبارزه این خطر تحریم و منع نیست . مگر می شود تشنگانی را که
برای جرعه ای آب له له
می زنند از نوشیدن آب موجود به عذر اینکه آلوده است
منع کرد ؟ !
این
ما هستیم که مسئولیم . ما به قدر کافی در زمینه های
مختلف اسلامی کتاب به زبان روز
عرضه نکرده ایم . اگر ما به قدر کافی آب زلال و
گوارا عرضه کرده بودیم ، به
سراغ آبهای آلوده نمی رفتند .
راه مبارزه ، عرضه داشتن صحیح این مکتب
در همه زمینه ها با زبان روز است .»
(نهضت های اسلامی در صدساله اخیر، ص 89و90)
چشم انداز و نتیجه گیری
آری استاد شهید که روحش شاد و یادش گرامی باد، در آن زمان – بیش از سی سال پیش – مسائلی را مطرح کرده اند که متأسفانه هنوز لاینحل مانده و بیش از پیش خودنمایی می کند.
لذا امروز نیز مانند همیشه نیاز داریم تا یک نظام فکری داشته باشیم و عقیده ای محکم که نفوذ بیگانه در آن به راحتی ممکن نباشد. آثار شهید مطهری این امر را ممکن می سازد. کنکاش و مطالعه در آثار شهید به دانسته های مذهبی ما نظم بخشیده و آن را در ذهن و عمل ما نهادینه می کند. به طوری که با شنیدن شبهات و یا برخورد با رفتارهای شبه ناک و هنگام هجوم فتنه ها ، راه را از چاه باز شناسیم.
زیرا شهید مطهری :
1- 1- تبیین صحیحی از اسلام ارایه دادند.
2- 2- افکار انحرافی درون جامعه را نقد کردند.مثل نقد مارکسیسم
3- 3- تفکر شهید هیچگاه از قرآن و سنت منحرف نشد و تحت لوای قرآن و سنت با روش استدلالی و مطالعه ی متفکرانه با دو گروه درافتادند: 1- قشریون ، که فقط به ظواهر اسلامی اکتفا می کردند مانند خوارج در صدر اسلام. 2- کسانی که تفسیر به رأی می کردند و به این طریق دین را با افکار خودشان سازگار می کردند.مثل روشنفکران غربزده
4- 4- روش مخصوص دین شناسی شهید مطهری که ریشه ی تمام مباحث اسلام را توحید می داند و بر اساس همان ریشه مسائل را توضیح می دهد، موجب می شود که هیچ انحرافی در نظراتشان پدید نیاید.
5- 5- ایشان به علت داشتن تسلط جامع و کافی بر مباحث دقیق و فنی، آن ها را به زبان ساده و روان بیان نموده به طوری که همه افراد با توجه به سطح سوادشان می توانند از آن استفاده کنند.
6- 6- نتیجه این که : ایشان برداشت صحیح از دین و روش صحیح دین شناسی را ارایه نمودند.
و این که آثار شهید مطهری :
1- 1- خالق یک نظام منسجم فکری و ارایه دهنده ی چارچوب مشخصی از اندیشه ی اسلامی است.
2-2-2-بر اساس نیازها و مقتضیات زمان ارایه شده، بنابراین به روز، کارآمد و کاربردی است.
3- 3- ثابت نموده است که تفکر عقلانی با تعبد وحیانی نه تنها منافاتی ندارد بلکه مکمل یکدیگرند و در پی تربیت متعبدان عاقل و عاقلان متعبد است.
4- 4- شجاعت و استقلال فکری در عین علم و ایمان در آثار ایشان تجلی پیدا کرده است.
5- 5- بنا بر گفته ی امام خامنه ای : «علامه شهید مطهری پایه گذار فکری نظام جمهوری اسلامی ایران است. خط فکری استاد مطهری، خط حساسیت در مقابل حرکات نفوذی در داخل اندیشه های اصیل اسلامی است. خطی که می تواند انقلاب را از نظر فکری حفظ کند، همان خط مطهری است.»
6- 6- در مورد هیچ مجموعه آثاری، مانند آثار شهید مطهری، از جانب بزرگان دین و معتمدان علمی و دینی، این مقدار سفارش و توصیه نشده است. امام خمینی(ره) در میان آثار همه ی بزرگان درباره ی آثار علمی شهید مطهری می فرمایند : « من کس دیگری را سراغ ندارم که بگویم بی استثنا آثارش خوب است، انسان ساز است.» (صحیفه امام، ج 16، ص 242) در ادامه راه امام، رهبر معظم انقلاب می فرمایند: « تنها کسی که هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت، خوب ترین فرآورده ها را تقدیم محیط اندیشه ی اسلامی کرده ، آقای مطهری است.» « الآن هم واقعاً بدیل و عدیلی برای مجموعه کتاب های شهید مطهری نداریم و با این که کارهای خوبی هم شده، بلاشک از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری و جذابیت و اتقان، هنوز هم در بالاترین سطح قرار دارد.»
7- 7- ترویج و فراگیری آثار شهید باعث صیانت جامعه از سقوط و تباهی است.
شهید مطهری معتقد بودند که دو عامل مهم که موجب سقوط جامعه اسلامی است، عبارتند از: نفاق خواص و جهل عوام . مشکلات عمده ی پیامبر اسلام ، جریان سقیفه، گرفتاری های حضرت علی علیه السلام، حادثه کربلا و ... همه محصول این دو عامل است. لذا هرگاه منافقان زیرک بتوانند بر مَرکب جهل عوام سوار شوند، کمر جامعه ی اسلامی را شکسته اند.
در حال حاضر اگر اندیشه ی والا و مطهر شهید مطهری در جامعه ی اسلامی گسترش یابد، هم حیله و نفاق خواص شناخته می شود و هم همه ی مردم راه تکامل را می شناسند و در امواج و تلاطم فتنه ها ، گرفتار و سرگردان نخواهند شد و سربلند بیرون خواهند آمد. انشاءالله
- ۹۳/۰۳/۱۶