مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

آموزشی - فرهنگی - قرآنی
مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی

چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۱۵ ق.ظ

یکی از ارکان انقلاب روحی مردم ایران به گفته ی شهید مطهری «احساس شخصیت» است که در مقابل آن «خودباختگی» وجود دارد و بزرگ ترین هدیه ای که یک رهبر به ملت خود می تواند بدهد ،امام خمینی به ملت ما بخشید و آن احساس شخصیت و نجات از خودباختگی بود.



خودباختگی

استاد در این باره می گوید: «خود باختگی یعنی تزلزل شخصیت ، بی ایمانی به خود ، گم کردن خود ، از دست دادن حس احترام به ذات ، بی اعتمادی و بی اعتقادی به فرهنگ خود و استعداد و شایستگی خود ، و در مقابل به خود آمدگی یعنی بازگشت به ایمان‏ خود ، بیدار کردن حس احترام به خود و تاریخ و شناسنامه و نسب تاریخی‏ خود . »

«...اصل خودباختگی یک تعبیر قرآنی است:خسران نفس، خود را باختن. خودباختگی حالتی است روحی در انسان که تمام قوا و نیروها و استعدادهایی که دارد وضعی پیدا می کند که گویی چیزی ندارد.اگر یک بیمار در بیماری خود خودش را ببازد، معتقد شود که مرضش خیلی خطرناک است و دیگر معالجات برای او سودی ندارد، ولو آن بیماری بیماری مهلکی نباشد، این بیمار بعید است خوب شود، چون خودش معتقد شده که من خوب نمی شوم، من می میرم.... به هر نسبت که معتقد باشد که می میرد احتمال شفا در او ضعیف تر است.برعکس اگر بیماری معتقد شود که بیماری من چیزی نیست و ... ایمان داشته باشد که من خوب می شوم، این یک مدد فوق العاده به خوب شدن اوست.

اختصاص به بیماری ندارد. یک پهلوان وقتی که با رقیب خودش روبه رو می شود اگر از اول خودش را ببازد، ... دیگر از نیروی خودش نمی تواند استفاده کند.... چه جمله ی عالیی دارد امیرالمؤمنین!می فرماید: من در میدان جنگ با هر کسی روبه رو شدم خودش در مغلوب شدن خودش به من کمک کرد، یعنی نیرویش را از دست داد، چون علی را همه شناخته بودند که علی هیچ وقت با هیچ کس روبه رو نشده است که شکست بخورد.

در هر موردی چنین است. یک دانش آموز یا دانشجو اگر معتقد باشد من چیزی نمی شوم ( ما که چیزی نخواهیم شد ) او دیگر چیزی نخواهد شد. اما اگر معتقد باشد که من چیزی خواهم شد، من چنین و چنان خواهم شد، هر چه که اعتمادش به خودش بیش تر باشد احتمال ترقی در او بیش تر است.»

(آینده انقلاب اسلامی، ص135-134)

حالت استسباع 

«فلاسفه و حکما اصطلاحی دارند به نام استسباع که به فارسی آن " شیر گیر " ترجمه کرده‏ اند .
می گویند بعضی از حیوانات کوچک وقتی با حیوانات درنده ‏ای روبرو می شوند - مثلا وقتی خرگوش با شیر مواجه می ‏شود - حالت استسباع پیدا می کنند یعنی‏ اراده فرار از آنها سلب می‏ شود قدرت تصمیم گیری را از دست می دهند خود باخته و مفتون می‏ شوند، فکر این که این خورنده ی من است و اگر من به طرف او نزدیک شوم مرا می بلعد به کلی از ذهن این حیوان می رود، سر جای خودش می ایستد، بلکه خودش به طرف او می آید... این را می گویند خودباختگی ، از دست دادن خود، از دست دادن روحیه و از دست دادن اعتماد و ایمان به خود.

 نقطه مقابل استسباع ، ایمان به خود پیدا کردن است.»


خبرگزاری فارس: نگرشی بر خودباختگی فرهنگی

ایمان و اعتماد به خود

«داستان آن صحابی فقیر را در زمان پیامبر ( ص ) شنیده اید که از شدت فقر نزد آن حضرت رفت تا درخواست کمک کند ، پیامبر در میان جمع سخن می گفت‏، در ضمن صحبت اشاره کرد به اینکه اگر کسی از ما کمک بخواهد به او می دهیم ، ولی هر کس به خدا توکل کند و تلاش شایسته نشان بدهد خدا به او کمک خواهد کرد صحابی فقیر این را که شنید از محضر پیامبر بیرون آمد . روز بعد ، باز گرسنگی فشار آورد و این بار تصمیم گرفت‏ که درخواست خود را با پیامبر در میان بگذارد باز هم مثل روز گذشته‏ پیامبر در میان جمع همان مسئله را مطرح کرد مرد همانجا تصمیم گرفت که هر طوری شده کاری پیدا کند به خانه برگشت و از همسایه ها مقداری طناب و تیشه امانت گرفت و به عزم هیزم کنی به بیابان رفت تا چند روز متوالی‏ این کار را ادامه داد تا اینکه به تدریج درآمدی پیدا کرد و توانست زندگی‏ خود را از سختی و عسرت بیرون بیاورد بعد از مدتی دوباره به سراغ پیامبر رفت و پیامبر به او فرمود : گفتم اگر کسی از ما کمک بخواهد به او میدهیم ، ولی طلب کمک از خدا بهتر است و دیدی که خدا نیز دعوت تو را اجابت کرد و از فقر نجاتت داد پیامبر به این ترتیب توانست او را به‏ یاد نیرو و امکان و استعداد خودش بیاندازد ، و از این طریق او را به‏ حرکت و تلاش وادار کند در مورد جوامع نیز همین وضع برقرار است.»

خودباختگی ملی

«این مطلب در جامعه ها هم هست.گاهی‏ افراد ملتها در مقابل افراد ملل دیگر حالت خودباختگی و استسباع پیدا می کنند .

گاهی یک جامعه جامعه ی دیگر را از روی زرنگی با عواملی که دارد خودباخته می کند. نیرنگ بزرگ استعمار با کشورهای استعمارزده همین است. کوشش می کندکه کشور استعمارزده اعتماد و ایمان به خودش و ایمان به حیثیت خودش را از دست بدهد، به فرهنگ خود، دین، ملیت، کتاب ها، پیشوایان خود ،به تاریخ گذشته ی خود و به هرچه که دارد بی اعتقاد شود. بگوید همه ی آن هیچ و پوچ بوده ، ما که چیزی نیستیم... هر چه هست آن ها هستند.... کاری می کند که این ملت، «بدی» که از ناحیه استعمار بیاید بر «خوبی» که از ناحیه خودش باشد ترجیح می دهد... این معنی خودباختگی ملی است، هر قانونی که از کشور بیگانه بیاید چون از ناحیه آن ها آمده می گوید خوب است.

اگر ملتی خودباخته شد... اگر استعمار روحی و فکری و فرهنگی شد، دیگر به دنبال آن با کمال افتخار استعمار سیاسی و اقتصادی را می پذیرد، یعنی سرمایه های مادی خودش را دودستی به او]ملت استعمارگر[ تقدیم می کند و برای خودش هم افتخار می شمارد. نوکری بیگانه را با کمال افتخار می پذیرد، چرا؟ چون استعمار فکری و فرهنگی شده.     

ملت خود ما در دوران رژیم شاه چنین حالتی را داشت ملتی که به‏ حال استسباع می افتد تمام کرامت های خود را فراموش می کند تا جائی که حتی‏ به نوکری بیگانه و تقدیم کردن ثروتهای خود به او افتخار می کند.

گاهی نیز ملتها ایمان به خود را بدست می آورند ، تاریخ پیروزی ملت ها ، سرشار از این نمونه هاست حماسه پرشور مردم وطن ما ، در این زمینه شاهد بسیار خوبی‏ است ملت ما به همت و درایت امام خمینی توانست ایمان و اعتقاد به خود را دوباره بدست آورد و همین امر ضامن پیروزیش گردید .»

(آینده انقلاب اسلامی ، ص 139-136)

حال آیا این دستاورد انقلاب حفظ شده است؟

باید بگوییم علی رغم تلاش های دشمنان داخلی و خارجی ، جوانان مؤمن و انقلابی ما این خودباختگی را از خود زدوده اند. پیشرفت های علمی ، ورزشی ، نظامی و ... در کشور چنان مشهود است که کسی نمی تواند منکر آن ها شود و باید سعی کنیم این روحیه ی خودباوری و ایمان و اعتماد به خود در مردم ما حفظ شود، هرچند که کوته فکرانی هستند که هنوز حالت استسباع در آن ها وجود دارد و شاید خود نیز متوجه این زبونی و خواری خود نیستند، اما باید روش هایی را به کار برد تا قشر عظیم نوجوان و جوان ما به دام این کوته فکران نیفتند و خودباخته و مستسبع نشوند.

استاد شهید معتقد بودند، اگر شرق اسلامی به خود بیاید و بیدار شود دیگر بمب اتم هم از عهده ی ان ها برنمی آید و غرب از همین می ترسد.


کشف « من ِ» اسلامی از راه آشنایی با تاریخ و ایدئولوژی اسلام

«اما قوی ترین حربه دفاعی این انقلاب و مؤثرترین اسلحه پیشرفت آن ، ایمان ملت به نیروی خویش و بازگشت به ارزشهای اصیل اسلام است. غرب - منظور تمام ابرقدرتها است - از یک چیز وحشت دارد و آن بیداری خلق‏ مسلمان است اگر شرق بیدار شود و خود اسلامی خود را کشف کند ، در آن‏ صورت حتی بمب اتمی هم از پس این نیروی عظیم ، این توده بپا خاسته‏ برنخواهد آمد. راه این بیداری ، آشنائی با تاریخ و فرهنگ و ایدئولوژی‏ خودمان است« .

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد        وآنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود          طلب از گمشدگان لب دریا می کرد

«اقبال لاهوری»

پنج قرن تمدن اسلامی
« در یکی از کنفرانس ها بعد از تمام شدن صحبت ، دانشجوئی پرسید اگر اسلام‏ به عنوان یک ایدئولوژی قادر بود ملت را نجات دهد و تمدنی بوجود آورد ، چرا در طول چهارده قرن ، چنین کاری انجام نداد ؟ در جواب او گفتم به‏ دلیل همین بی خبری من و شما از تاریخ اسلام ، همین که شما و امثال شما نمی دانند که اسلام ، یکی از عظیم ترین تمدنهای تاریخ بشر را در طی پنج قرن‏ بوجود آورده از جمله عوامل عقیم ماندن این فرهنگ است اگر ملت ما با فرهنگ اصیل خود قطع ارتباط نکرده بود ، محال بود این چنین زیر بار سلطه‏ ابرقدرتها برود تمام تلاش کشورهای استعمارگر در بریدن و پاره کردن بندهای‏ وابستگی فرهنگی یک ملت به میراث های فرهنگی خویش است شما شاهد بودید که در جریان به اصطلاح جشن های دو هزار و پانصد ساله ، رژیم چه تلاش‏ گسترده‏ای را برای نفی تمدن اسلامی بکار برد در خصوص این گونه تلاشهای رژیم‏ ذکر موردی که برای خودم پیش آمده ، بی مناسبت نیست .

در سالهای گذشته آن زمان که حسینیه ارشاد به تعطیل کشانده نشده بود ، اتفاق نیفتاد که در هیچ موردی موضوع سخنرانی ها به روزنامه ها داده شود وآنها اعلان را چاپ نکنند جز در دو هفته ‏ای که قرار شد من در مورد کتاب‏ سوزی های مصر و ایران سخنرانی بکنم و تشریح کنم که داستان این کتاب‏ سوزی ها مجعول است روزی که قرار بود سخنرانی انجام شود اعلان آن به‏ روزنامه ها داده شد اما شب که روزنامه ها درآمد ، هیچکدام اعلان را چاپ‏ نکرده بودند وقتی موضوع را پرس و جو کردیم ، گفتند از بالا دستور داده‏ اند در همان زمان ما نتوانستیم در کتاب " خدمات متقابل ایران و اسلام " که‏ در دست چاپ بود جریان کتاب سوزی را بنویسیم زیرا اعلام کرده بودند که‏ اجازه چاپ نخواهند داد رژیم سال ها در میان ما تبلیغ می کرد که اسلام نه‏ تنها تمدنی را پایه گذاری نکرد بلکه تمدن های گذشته را هم نابود کرد.

من به‏ آن برادر دانشجو گفتم که اگر اسلام در طول تاریخ و در بدو ظهور خود هیچ‏ تمدنی ایجاد نکرده بود ، حرف شما صحیح می بود اما ما پنج قرن بر جهان‏ سیادت علمی و فرهنگی داشتیم ، تا آنجا که اروپای امروز خود را مدیون‏ تمدن و فرهنگ اسلامی می داند ... کتاب تمدن اسلام و عرب گوستاولوبون ... کتاب کارنامه اسلام را بخوانید، روی مدارک ثابت می کند که تمدن امروز دنیا و اروپا تا چه حد مدیون تمدن اسلام است! ولی ما از تاریخ خودمان بی خبریم.

من در موضوعاتی که مورد تحقیقم بوده‏ اند برایم‏ مثل روز روشن است که فلسفه‏ های اجتماعی اسلام ، به مراتب مترقی تر از فلسفه‏ های زندگی غربی است اقبال لاهوری ، فلسفه‏ ای دارد به نام فلسفه خودی‏ و منظورش از این فلسفه بازگرداندن ملت‏ های مسلمان به خود اسلامی خودشان‏ است پیروزی نهضت ما در آینده بستگی به ایمان به خود و احیای ارزشهای‏ اصیل اسلامی دارد.

ما چقدر باید از تاریخ خودمان بی خبر باشیم! اسلام پنج قرن(پانصد سال) تمدنی را در سه مرکز بزرگ اندلس، مصر و بغداد و ایران به وجود آورد که مجموع این ها را «تمدن اسلامی» می نامند.

سال هاست که در میان ما تبلیغ می کنند، یک تبلیغ دروغ که اسلام نه تنها تمدنی را پایه گذاری نکرد، تمدن های گذشته – مصر و ایران – را از بین برد. این ها کارهای حساب شده است، می خواهند ملت مسلمان به تاریخ اسلامی خودش بدبین شود.

بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی

 به گمان من‏ وقت آن رسیده که ندای بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی نه تنها در جامعه ما که در سراسر کشورهای اسلامی طنین‏ انداز شود و در آن صورت دور نخواهد بود که صدای شکستن زنجیرهای بندگی و بردگی را بشنویم و شاهد اقتدار دوباره‏ ملل مسلمان باشیم .
مسئله عمده ، بیداری اسلامی مردم ماست روح و هویت اسلامی مردم ما ، بار دیگر درضمن این برخوردها برجسته و مطرح شد در زمان ما به طور کلی در همه‏ کشورهای اسلامی نوعی بیداری و به خود آمدگی اسلامی پیدا شده است ملل‏ مسلمان با سرخوردگی از معیارها و مکتب های شرقی و غربی به جستجوی هویت‏ واقعی و اصیل خود برخاسته‏ اند
مسلمانان یک دوره خود باختگی را پشت سرگذاشته‏ اند و به یک دوره‏ بازیافتگی رسیده ‏اند لهذا جهان سومی در حال تولد است که شرق و غرب را به‏ مقابله برانگیخته است .»

(آینده انقلاب اسلامی ، ص 144-141)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی