برخی از تحریفات وقایع عاشورا
تحریف از ماده حرف است و به معنی منحرف کردن و کج کردن یک چیز از مسیر و مجرای اصلی است. که به دو صورت تحریف لفظی و تحریف معنوی می باشد.
برخی از داستانهایی که به دروغ به
زندگی سیدالشهدا علیه السلام نسبت میدهند، عبارتنداز:
1- داستان عروسی قاسم علیه السلام که ظاهراً خیلی مستحدث است و از زمان قاجاریه تجاوز نمیکند.( از زمان ملاحسین کاشفی )
2- داستان فاطمه صغری سلام الله علیها در مدینه و خبر دادن مرغ بر او.
3- داستان دختر یهودی که فلج بود و قطرهای از خون اباعبدالله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت.
4- حضور لیلا در کربلا و امر حضرت علیه السلام به او که برو در یک خیمه جداگانه موی خود را پریشان کن.
5- داستان طفلی از ابی عبدالله که در شام از دنیا رفت و بهانه پدر میگرفت و سر پدر را آوردند و همانجا وفات یافت.
6- بازگشت اسرا به کربلا در اربعین و
ملاقات امام سجاد علیه السلام با جابر. ( اما اینکه جابر مزار پاک
سیدالشهدا را زیارت کرده است، صحت دارد. )
7- هشتصد هزار نفر بودن لشکر عمرسعد بلکه یک میلیون و ششصدهزار نفر و هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا _ با یک حمله ده هزار نفر را کشتن هجده گز بودن نیزهی هاشم مرقان و ...
8- داستان طفلی که در حین اسارت گردنش را بسته بودند و سوار میکشید تا طفل خفه شد.
9- حضرت زینب علیهاالسلام در حالت احتضار آمد به بالین امام علیه السلام « فرمقها بطرفه فقال لها اخوه ارجعی الی الخیمه ... » ( پس حضرت با گوشهی چشم به وی نگاهی انداخت و فرمود : به خیمه بازگرد که دلم را شکستی و غمم را افزودی.)
10- امام چند بار به دشمن حمله کرد و هر نوبت ده هزار نفر را کشت.
11- داستان اباعبدالله هنگام رفتن به میدان جنگ و طلب کردن اسب سواری و اینکه کسی نبوده برای ایشان اسب را بیاورد و حضرت زینب سلام الله علیها آن را میآورد.
12- داستان حضور حضرت زینب در قتلگاه : میگویند تا امام را دید که در حال جان دادن است، خود را به روی بدن امام علیه السلام انداخت و گفت : تو برادر منی، تو امید مایی، تو پناه مایی، تو پشتیبان مایی ...
13- بوسیدن گلوی حضرت علیه السلام توسط زینب سلام الله علیها قبل از اعزام به میدان جنگ و اینکه زینب علیهاالسلام ذکر میکند که مادرم وصیت کرد به من.
منبع : کتاب حماسه حسینی/ شهید مرتضی مطهری
- ۹۵/۰۷/۱۸