مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

آموزشی - فرهنگی - قرآنی
مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

برخی از تحریفات وقایع عاشورا

يكشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۹ ب.ظ

تحریف از ماده حرف است و به معنی منحرف کردن و کج کردن یک چیز از مسیر و مجرای اصلی است. که به دو صورت تحریف لفظی و تحریف معنوی می باشد.


                    


برخی از داستان‌هایی که به دروغ به زندگی سیدالشهدا علیه السلام نسبت می‌دهند، عبارتنداز:

1- داستان عروسی قاسم علیه السلام که ظاهراً خیلی مستحدث است و از زمان قاجاریه تجاوز نمی‌کند.( از زمان ملاحسین کاشفی )

2-  داستان فاطمه صغری سلام الله علیها در مدینه و خبر دادن مرغ بر او.

3- داستان دختر یهودی که فلج بود و قطره‌ای از خون اباعبدالله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت.

4- حضور لیلا در کربلا و امر حضرت علیه السلام به او که  برو در یک خیمه جداگانه موی خود را پریشان کن.

5- داستان طفلی از ابی عبدالله که در شام از دنیا رفت و بهانه پدر می‌گرفت و سر پدر را آوردند و همان‌جا وفات یافت.


6- بازگشت اسرا به کربلا در اربعین و ملاقات امام سجاد علیه السلام با جابر. ( اما اینکه جابر مزار پاک سیدالشهدا را زیارت کرده است، صحت دارد. )

7- هشتصد هزار نفر بودن لشکر عمرسعد بلکه یک میلیون و ششصدهزار نفر و هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا _ با یک حمله ده هزار نفر را کشتن هجده گز بودن نیزه‌ی هاشم مرقان و ...

8- داستان طفلی که در حین اسارت گردنش را بسته بودند و سوار می‌کشید تا طفل خفه شد.

9-  حضرت زینب علیهاالسلام در حالت احتضار آمد به بالین امام علیه السلام « فرمقها بطرفه فقال لها اخوه ارجعی الی الخیمه ... » ( پس حضرت با گوشه‌ی چشم به وی نگاهی انداخت و فرمود : به خیمه بازگرد که دلم را شکستی و غمم را افزودی.)

10-  امام چند بار به دشمن حمله کرد و هر نوبت ده هزار نفر را کشت.

11- داستان اباعبدالله هنگام رفتن به میدان جنگ و طلب کردن اسب سواری و این‌که کسی نبوده برای ایشان اسب را بیاورد و حضرت زینب سلام الله علیها آن را می‌آورد.

12- داستان حضور حضرت زینب در قتلگاه : می‌گویند تا امام را دید که در حال جان دادن است، خود را به روی بدن امام علیه السلام انداخت و گفت : تو برادر منی، تو امید مایی، تو پناه مایی، تو پشتیبان مایی ...

13- بوسیدن گلوی حضرت علیه السلام توسط زینب سلام الله علیها قبل از اعزام به میدان جنگ و این‌که زینب علیهاالسلام ذکر می‌کند که مادرم وصیت کرد به من.

 
منبع : کتاب حماسه حسینی/ شهید مرتضی مطهری                                                        

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی