از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران
حفظ هویت اصیل انقلاب (استقلال فرهنگی و زدودن خودباختگی در مقابل غرب)
... نهضت ما
توانست موفقیت بسیار بزرگ دیگر کسب بکند و آن از بین
بردن خود باختگی ملت ما در برابر غرب - بمعنی اعم آن یعنی بلوک غرب و شرق - بود نهضت ما توانست به مردم بگوید که شما
خود یک مکتب و یک فکر مستقل دارید خود می توانید بر روی
پای خود بایستید و تنها به خود اتکا داشته باشید
.
از نظر علمای جامعه شناسی ، این مطلب ثابت شده که همانطور که فرد دارای
روح است ، جامعه هم روح دارد هر جامعه ای دارای
فرهنگی است که آن فرهنگ روح جامعه را تشکیل می دهد
اگر کسی در نهضتی بتواند بر روی آن روح انگشت بگذارد ، آنرا زنده کند ، خواهد توانست
تمام اندام جامعه را یک جا به حرکت در آورد
.
مدتهاست که برخورد و تلاقی شرق و غرب به وقوع پیوسته و این امر به خصوص در صد سال اخیر شدت بیشتری پیدا کرده است مردم مشرق زمین بطور کلی و مسلمانان بخصوص ، وقتی خود را در مقابل غربی ها دیدند ، احساس کوچکی و حقارت کردند در کتاب نهضت های اسلامی ، این نکته را نوشته ام که سید احمد خان هندی یا به قول انگلیسی ها ، سِر سید احمد خان ، در ابتدا یکی از سران نهضت اسلامی در هند بود و مردم را علیه امپراطوری انگلیس تحریک می کرد انگلیسی ها او را به انگلستان دعوت کردند سید احمد خان در اروپا وقتی آن تمدن عظیم اوایل قرن بیستم و آن اوضاع با شکوه بریتانیای کبیر را دید ، آن چنان خود را باخت که وقتی برگشت به هند تمام افکارش عوض شد از آن به بعد به مردم می گفت ما راهی نداریم الا اینکه تحت قیمومت انگلستان در آئیم و این درست همانند فکری بود که تقی زاده ما پیدا کرد تقی زاده می گفت ایرانی اگر بخواهد به سعادت برسد باید از فرق سر تا نوک پا فرنگی بشود در نقطه مقابل اینها سیدجمال الدین اسدآبادی قرار داشت سید با اینکه در صد سال پیش و در اوج انحطاط مسلمانان زندگی می کرد وقتی که به غرب رفت ، آنجا باین فکر افتاد که باید ملل مشرق زمین را بیدار کرد باید به آن ها شخصیت داد و باید غرب را در مقابل آنها تحقیر کرد خود سید جمال به این کار همت گماشت او در مجله عروه الوثقی که در پاریس منتشر می کرد داستان مسجد مهمان کش را آورده که داستان بسیار زیبائی است.
داستان مسجد مهمان کش
خلاصه
داستان مسجد مهمان کش که در مثنوی آمده از این قرار است :
می دانیم که در قدیم مهمان خانه ها و هتل
و از این
قبیل اماکن نبوده و اگر کسی وارد محلی می شد و دوست و آشنایی نداشت ،
معمولا به مسجد می رفت و در آنجا مسکن می گزید مسجد مهمان کش از این جهت معروف شده بود که هر کسی شب آنجا می خوابید صبح
، جنازه اش را
بیرون می آوردند و کسی هم
نمی دانست علت چیست روزی شخص غریبی به این شهر آمد و چون جائی نداشت ، رفت که در مسجد بخوابد مردم نصیحتش کردند که : به این مسجد نرو ، هر کس که شب
در این مسجد می خوابد
، زنده نمی ماند مرد
غریب که آدم شجاع و دلیری بود ، گفت من از
زندگی بیزارم و از
مرگ هم نمی ترسم و می روم ، ببینم چه می شود به هر حال مرد
شب را در مسجد
می خوابد ، نیمه های شب صداهای هولناک و مهیبی از اطراف مسجد بلند شد ، صداهای مهیبی که زهره هر شیر را
می ترکاند مرد با شنیدن صدا از جا بلند
شد و فریاد کشید : هر که هستی بیا جلو ، من از مرگ نمی ترسم ، من از این زندگی بیزارم ، بیا هر کاری دلت
میخواهد بکن با فریاد مرد ، ناگهان صدای سهمناکی بلند شد و دیوارهای مسجد فرو ریخت و گنج های مسجد
پدیدار شد.
سید جمال در پایان مقدمه خود می نویسد
:
بریتانیای کبیر چنین پرستشگاه بزرگی
است که گمراهان چون از تاریکی
سیاسی بترسند بدرون آن پناه می برند و آنگاه اوهام هراس انگیز ایشان را از پای در می اورد می ترسم روزی مردی
که از زندگی نومید شده ،
ولی همت استوار دارد
بدرون این پرستشگاه برود و یکباره در آن
فریاد نومیدی برآورد
، پس دیوارها بشکافد و طلسم اعظم بشکند.
خود سید
جمال چنین کاری کرد در زمانی که فکر مبارزه با
انگلستان در دماغ احدی خطور نمی کرد ، این مرد فریاد مبارزه با
سیاست استعمارگری
انگلستان را بلند کرد ، و برای اولین بار این حالت خود
باختگی را
از مردم گرفت ، و برای اولین بار روی خود اسلامی امت مسلمان
تکیه کرد سید جمال
برای تمام ملت های اسلامی یک منش و یک هویت یگانه
قائل بود اما آنرا یک من
پایمال شده ، یک من تحقیر شده منی که شرافت خود ، کرامت و تاریخ خود را فراموش کرده ، می دانست و معتقد بود که باید این من را به یاد خود آورد به
این دلیل بود که سید به
تاریخ صدر اسلام ، به
تمدن و فرهنگ اسلام تکیه می کرد و از این
طریق خود این امت را
بیادش می آورد ، و به ملل مسلمان روحیه می داد. البته روشن است که این
حرفها به دلیل آماده نبودن شرایط ، در آن زمان نمی توانست
تاثیر زیادی داشته باشد ، اما به هر حال سید بذر
تحولات و قیام های بعدی را کاشت و ما
اکنون ثمره و نتیجه آن مجاهدت ها را برأی العین مشاهده می کنیم.
آن طور که
اوضاع سیاسی جهان نشان میدهد الان در تمام کشورهای اسلامی ،
نهضت های اسلامی بر اساس
جستجوی هویت اسلامی پا گرفته است حتی در کشورهائی که کمتر
اسمی از آنها در وسائل ارتباط جمعی مطرح می شود ، چنین نهضت
هائی شروع به رشد کرده اند
همه این نهضت ها آن طور که از قرائن برمی آید ، ماهیتی اسلامی دارند ، یعنی بر اساس طرد همه ارزش های
غیر اسلامی و تکیه بر ارزش های مستقل اسلامی ، استوارند
.
در مورد انقلاب خودمان اگر این نظریه درست باشد که ماهیتی اسلامی دارد
یعنی انقلابی است که در همه جهات مادی و معنوی سیاسی و عقیدتی ،
روح و هویتی اسلامی دارد ، در
آن صورت تداوم آن و به ثمر رسیدنش نیز بر همین مبنا و اساس امکان
پذیر خواهد بود باین ترتیب وظیفه هر یک از ما عبارت
خواهد بود از کوشش در جهت
حفظ هویت اصیل انقلاب یعنی
انقلاب ما از این پس نیز باید اسلامی باشد
نه مشترک و مؤتلف باید اسلامی
باشد نه صرفا ضد طبقاتی ، باید اسلامی باشد
، نه آزادیخواهانه محض و بالاخره
باید اسلامی باشد و نه فقط روحانی و معنوی
و یا تنها سیاسی.
(آینده انقلاب اسلامی ، ص73-71)
- ۹۳/۱۱/۱۳