عدالت برتر است یا بخشندگی؟
فرد
باهوش و نکته سنجی از امیرالمومنین علی ( ع ) سوال
می کند : العدل افضل ام الجود
؟
آیا
عدالت شریف تر و بالاتر است یا
بخشندگی ؟
مورد
سوال دو خصیصه انسانی است ، بشر همواره از ستم ، گریزان بوده است و همواره احسان و
نیکی دیگری را که بدون چش مداشت پاداش انجام می داده مورد تحسین و ستایش قرار داده است . پاسخ پرسش بالا خیلی آسان به نظر می رسد : جود و بخشندگی از عدالت بالاتر است زیرا عدالت رعایت حقوق دیگران و تجاوز نکردن به حدود و حقوق
آنهاست ، اما جود اینست که آدمی با دست خود حقوق مسلم خود را نثار غیر می کند ،
آن که عدالت می کند به حقوق دیگران تجاوز نمی کند و یا حافظ حقوق دیگران است از
تجاوز و متجاوزان ، و اما
آنکه جود می کند فداکاری
می نماید ، و حق مسلم خود را به دیگری تفویض می کند
پس جود بالاتر است .
واقعا
هم اگر تنها با معیارهای اخلاقی و فردی بسنجیم مطلب از این قرار است ، یعنی جود بیش از عدالت معرف و نشانه
کمال نفس و رقاء روح انسان است ، اما .
. .
ولی
علی ( ع ) برعکس نظر بالا جواب می دهد .
علی ( ع ) به دو دلیل می گوید عدل از جود بالاتر است ،
یکی اینکه :
العدل یضع الامور مواضعها
و الجود یخرجها من جهتها . یعنی " عدل
جریان ها را در مجرای طبیعی خود قرار می دهد . اما
جود جریان ها را از مجرای
طبیعی خود خارج می سازد " .
زیرا مفهوم عدالت این است که استحقاق های طبیعی و واقعی در نظر گرفته
شود و به هر کس مطابق آنچه به حسب کار و استعداد ، لیاقت دارد داده
شود ، اجتماع حکم ماشینی را پیدا می کند که هر
جزء آن در جای خودش قرار گرفته است . و اما جود درست است که از نظر شخص جود کننده که مایملک مشروع
خویش را به دیگری می بخشد فوقال عاده با ارزش است ، اما باید توجه داشت
که یک جریان غیر طبیعی است ، مانند بدنی است که عضوی از آن بدن بیمار است و سایر اعضاء موقتا برای اینکه آن
عضو را نجات دهند فعالیت خویش را متوجه اصلاح وضع او می کنند . از نظر اجتماعی
چه بهتر که اجتماع چنین اعضاء بیماری را نداشته باشد تا توجه اعضاء اجتماع به
جای اینکه به طرف اصلاح و
کمک به یک عضو خاص معطوف
شود ، به سوی تکامل عمومی اجتماع معطوف
گردد .
دیگر اینکه :
العدل سائس عام و الجود عارض خاص "
. عدالت قانونی است عام و مدیر
و مدبری است کلی و شامل ، که همه اجتماع را در بر
می گیرد و بزرگ راهی است که همه باید از آن
بروند ، اما جود و بخشش یک حالت
استثنائی و غیر کلی است که نمی شود رویش حساب کرد ، اساسا جود اگر جنبه قانونی و عمومی پیدا
کند و کلیت یابد دیگر جود نیست .
علی ( ع ) آنگاه نتیجه گرفت .
فالعدل
اشرفهما و افضلهما (نهج
البلاغه، حکمت437) یعنی پس از میان عدالت وجود ، آنکه اشرف و افضل است عدالت است .
این
گونه تفکر درباره انسان و مسائل انسانی نوعی خاص از اندیشه است بر اساس ارزیابی خاصی ، ریشه این ارزیابی
اهمیت و اصالت اجتماع است.
ریشه این
ارزیابی اینست که اصول و مبادی اجتماعی بر اصول و مبادی اخلاقی تقدم دارد ، آن یکی اصل است و این یکی فرع ، آن یکی تنه است و این یکی شاخه ، آن یکی رکن است
و این یکی زینت و زیور .
(سیری در نهج البلاغه،ص119-117)
- ۹۳/۰۳/۲۲