عشق به معارف الهی از زمان کودکی
سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۰۶ ق.ظ
من که بچه بودم، در حدود سالهای 1314 و 1315 در خراسان زندگی میکردم. افرادی اگر یادشان بیاید و خصوصاً در منطقه خراسان بعد از آن قضایا بوده باشند، میدانند که در تمام خراسان دو یا سه معمم بیشتر پیدا نمیشد. پیرمردهای 80 ساله و ملاهای 60 و 70 ساله، مجتهدها و مدرسها، مکلّا شده بودند. درِ مدرسهها همه بسته شده بود و تقریباً درِ مسجدها به یک معنی بسته بود و هیچکس به ظاهر باور نمیکرد دین و مذهب دوباره زنده شود.
در آن هنگام که 16ـ15 ساله بودم، درباره هر چیزی فکر میکردم و راضی نمیشدم الا تحصیل علوم دینی. آن وقتها فکر نمیکردم که با این اوضاع و احوال این چه فکری است. مادر ما اصرار داشت به قم نروم و میخواست مرا نگه دارد لذا دایی ما را که از اهل علم بود مأمور کرد تا ما را از رفتن منصرف سازد.
تا آنجا که من از تحولات روحی خودم به یاد دارم، از سن سیزده سالگی این دغدغه در من پیدا شد و حساسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به خدا پیدا کرده بودم. پرسشها ـ البته متناسب با سطح فکری آن دوره ـ یکی پس از دیگری بر اندیشهام هجوم میآورد. در سالهای اول مهاجرت به قم که هنوز از مقدمات عربی فارغ نشده بودم، چنان در این اندیشهها غرق بودم که شدیداً میل به «تنهایی» در من پدید آمده بود. وجودم همحجرهای را تحمل نمیکرد. حجره فوقانی عالی را به نیم حجرهای دخمه مانند تبدیل کردم که تنها با اندیشههای خودم به سر برم.
در آن هنگام که 16ـ15 ساله بودم، درباره هر چیزی فکر میکردم و راضی نمیشدم الا تحصیل علوم دینی. آن وقتها فکر نمیکردم که با این اوضاع و احوال این چه فکری است. مادر ما اصرار داشت به قم نروم و میخواست مرا نگه دارد لذا دایی ما را که از اهل علم بود مأمور کرد تا ما را از رفتن منصرف سازد.
تا آنجا که من از تحولات روحی خودم به یاد دارم، از سن سیزده سالگی این دغدغه در من پیدا شد و حساسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به خدا پیدا کرده بودم. پرسشها ـ البته متناسب با سطح فکری آن دوره ـ یکی پس از دیگری بر اندیشهام هجوم میآورد. در سالهای اول مهاجرت به قم که هنوز از مقدمات عربی فارغ نشده بودم، چنان در این اندیشهها غرق بودم که شدیداً میل به «تنهایی» در من پدید آمده بود. وجودم همحجرهای را تحمل نمیکرد. حجره فوقانی عالی را به نیم حجرهای دخمه مانند تبدیل کردم که تنها با اندیشههای خودم به سر برم.
برگرفته از کتاب یاد استاد / حسین افتخاریان
- ۹۳/۰۲/۳۰