نکته ها و پندها / حلوای نسیه
يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۵۱ ب.ظ
مردی از حلوافروشی، خواست تا مقداری حلوای نسیه به او بدهد.
حلوافروش پذیرفت و گفت: اول بچش و ببین چه حلوای خوبی است،
خریدار گفت: من روزه ام و قضای روزه چند سال پیشم را می گیرم.
حلوا فروش گفت: به خدا پناه می برم از اینکه به تو نسیه دهم،
تو که قرض خدا را این چنین عقب انداخته ای با من چه خواهی کرد؟
- ۹۶/۰۴/۱۱