هدف تعلیم باید رشد فکری دانش آموز باشد.
« بحث تعلیم و تربیت ، بحث ساختن افراد انسان است. مطلبی که باید مورد بحث قرار گیرد همان موضوع پرورش عقل و پرورش فکر است. در اینجا ما دو مسئله داریم : یکی پرورش عقل است و دیگری مسئله علم و مسئله علم همان آموزش دادن است. تعلیم عبارت است از یاد دادن.
از نظر تعلیم ، متعلم فقط فراگیرنده است. مغز متعلم به منزله انباری است که یک سلسله معلومات در آن ریخته می شود. ولی در آموزش کافی نیست که این هدف باشد.امروز همه این را نقص می شمارند که آموزگار تنها بخواهد یک سلسله معلومات ، اطلاعات ، فرمول ها و ... را در مغز مستمع یا متعلم خود بریزد، حافظه را انباری فرض کند ، ذهن دانش آموز بشود حوضی که آب ها در آن جمع گردد.
* هدف تعلیم باید بالاتر باشد. معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش بدهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند.
می گویندکه : یک غیب گو یا رمال دانش خویش را به فرزندش آموخته بود.رمال در دربار پادشاه حقوق خوبی می گرفت و سپرده بود که پسرش پس از اواین پست را اداره کند. روزی که او را معرفی نمود ، پادشاه خواست که آزمایشش کند. انگشتر ی را در دست گرفت و پرسید که در مشت من چیست؟
رمال جوان گفت : آن چه در دست شماست گرد است؟
پادشاه گفت : درست است.
گفت : سوراخی در میان دارد؟
پادشاه گفت بله . حالا بگو که آن چیست.
پسر غیب گو فکری کرد و گفت خوب سنگ آسیاب است.
پادشاه ناراحت شد و به پدرش گفت : آخر این چه علمی است که به او آموخته ای؟
مرد گفت : من در آموختن علم کوتاهی نکرده ام ، کوتاهی از عقل اوست.
جواب های نخستین او از روی علمش بود و ملاحظه فرمودید درست درآمد ولیکن استنباط و استنتاج او به عقلش بستگی داشت... شعور او باید آن قدر باشد که دریابد سنگ آسیاب در دست جا نمی گیرد و او به دلیل قِلّتِ عقــــــل ، از درک
مسئله ای بدین آشکاری عاجز است.
به هرحال جای تردید نیست که در آموزش و پرورش،رشد فکری دادن به متعلم ، به شاگرد، به کودک،به بزرگ و به جامعه بایستی هدف قرار بگیرد. هر که در مسند تعلیم جای دارد باید بکوشد که رشد فکری یعنی قوه ی تجزیه و تحلیل به دانش آموز بدهد.»
تعلیم و تربیت در اسلام / استاد شهید مطهری
- ۹۴/۰۲/۱۹