مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

آموزشی - فرهنگی - قرآنی
مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

هفته وحدت

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۴۷ ق.ظ

هفته ی وحدت گرامی باد

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد                                                                     

                   دل رمیده مارا انیس و مونس شد

                              نگار من که به مکتب نرفت وخط ننوشت

                                                                 به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد


ولادت پیامبر گرامی اسلام (ص) و امام جعفر صادق(ع) بر تمامی مسلمانان جهان مبارک باد.

 

ویژه نامه فضایل ذکر صلوات

8  اقدام پیامبر برای ساختن جامعه اسلامى


پیامبر اکرم با رفتارهای خود در زمینه های مختلف مثل زهد و ساده زیستی، در نحوه مدیریت و مشورت با افراد، در احترام به شخصیت افراد، در تشویق به کار و کسب روزی، انتقاد پذیری و نظم در کارها توانستنددر آن زمان یک جامعه اسلامی و موفق بسازند.

1. مبارزه با ظلم

در دوران جاهلیت با گروهى که آنها نیز از ظلم و ستم رنج مى بردند براى دفاع از مظلومان و مقاومت در برابر ستمگران هم پیمان شد. این پیمان در خانه عبدالله بن جدعان از شخصیتهاى مهم مکه بسته شد و به نام (حلف الفضول) نامیده شد. او بعدها در دوره رسالت از آن پیمان یاد مى کرد و مى گفت : حاضر نیستم آن پیمان بشکند و اکنون نیز حاضرم در چنین پیمانى شرکت کنم .(1)

2. تنفر از بیکارى و بطالت

از بیکارى و بطالت متنفر بود؛ مى گفت : (خدایا! از کسالت و بى نشاطى ، از سستى و تنبلى و از عجز و زبونى به تو پناه مى برم ). مسلمانان را به کار کردن تشویق مى کرد و مى گفت : (عبادت هفتاد جزء دارد و بهترین جزء آن کسب حلال ).(2)

3. برخورد و معاشرت 

در معاشرت با مردم ، مهربان و گشاده رو بود، در سلام به همه حتى کودکان بردگان پیشى مى گرفت پاى خود را جلوى هیچ کس دراز نمى کرد و در حضور کسى تکیه نمى نمود. غالبا دو زانو مى نشست . از اصحابش تفقد مى کرد؛ اگر سه روز یکى از اصحاب را نمى دید سراغش را مى گرفت ، اگر مریض بود عیادت مى کرد و اگر گرفتارى داشت کمکش مى نمود. در مجالس ، تنها به یک فرد نگاه نمى کرد و یک فرد را طرف خطاب قرار نمى داد، بلکه نگاه هاى خود را در میان جمع تقسیم مى کرد. از این که بنشیند و دیگران خدمت کنند تنفر داشت؛ از جا برمى خاست و در کارها شرکت مى کرد. مى گفت : خداوند کراهت دارد که بنده را ببیند که براى خود نسبت به دیگران امتیازى قائل شده است .

رسول اکرم صلى الله علیه و آله عنایت داشت که در مجالس گرد و حلقه به دور هم بنشینند، مجلس بالا و پایین نداشته باشد؛ دستور مى داد و تاکید مى کرد که هر وقت وارد مجلس مى شوید هر جا که خالى است همانجا بنشینید، یک نقطه معین را جاى خودتان حساب نکنید و به آن نقطه فشار نیاورید

4. زهد و ساده زیستى

زهد و ساده زیستى از اصول زندگى او بود.(3) ساده غذا مى خورد، ساده لباس ‍ مى پوشید و ساده حرکت مى کرد. زیراندازش غالبا حصیر بود، بر روى زمین مى نشست ، با دست خود از بز شیر مى دوشید و بر مرکب بى زین و پالان ، سوار مى شد و از این که کسى در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیرى مى کرد.(4) قوت غالبش نان جوین و خرما بود. کفش و جامه اش را با دست خویش وصله مى کرد. در عین سادگى طرفدار فلسفه فقر نبود؛ مال و ثروت را به سود جامعه و براى صرف در راه هاى مشروع لازم مى شمرد، مى گفت :

(نعم المال الصالح للرجل الصالح)(5)

چه نیکوست ثروتى که از راه مشروع به دست آید براى آدمى که شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف کند.

و همچنین مى فرمود:

( نعم العون على تقوى الله الغنى)(6)

مال و ثروت کمک خوبى است براى تقوا.

رسول اکرم صلى الله علیه و آله(7) عنایت داشت که در مجالس گرد و حلقه به دور هم بنشینند، مجلس بالا و پایین نداشته باشد؛ دستور مى داد و تاکید مى کرد که هر وقت وارد مجلس مى شوید هر جا که خالى است همانجا بنشینید، یک نقطه معین را جاى خودتان حساب نکنید و به آن نقطه فشار نیاورید؛ اگر خودش وارد مجلسى مى شد خوشش نمى آمد که جلوى پایش بلند شوند، و گاهى اگر بلند مى شدند مانع مى شد و مردم را امر مى کرد که قرار بگیرند و(8) مى گفتند: این، سنت اعاجم است ، سنت ایرانیهاست .

و نیز مى فرمود: هر کس که وارد شد، در جایى که خالى است بنشیند، نه این که افراد مجبور باشند جا خالى بکنند تا کسى بالا بنشیند. اسلام چنین چیزى ندارد.

5. رهبرى و مدیریت و مشورت

با این که فرمایش میان اصحاب بى درنگ اجرا مى شد و آنها مکرر مى گفتند چون به تو ایمان قاطع داریم ، اگر فرمان دهى که خود را در دریا غرق کنیم و یا در آتش بیفکنیم مى کنیم ، او هرگز به روش مستبدان ، رفتار نمى کرد. در کارهایى که از طرف خدا دستور نرسیده بود، با اصحاب مشورت مى کرد و نظر آنها را محترم مى شمرد و از این راه به آنها شخصیت مى داد.

على علیه السلام هم(9) مشورت مى کرد پیغمبر هم مشورت مى کرد. آنها نیازى به مشورت نداشتند ولى مشورت مى کردند براى این که اولا دیگران یاد بگیرند و ثانیا مشورت کردن شخصیت دادن به همراهان و پیروان است .

 آن رهبرى که مشورت نکرده ولو صد در صد هم یقین داشته باشد تصمیم مى گیرد، اتباع او چه حس مى کنند؟ مى گویند: پس معلوم مى شود ما حکم ابزار را داریم ، ابزارى بى روح و بى جان . ولى وقتى خود آنها را در جریان گذاشتید، روشن کردید و در تصمیم شریک نمودید احساس شخصیت مى کنند و در نتیجه بهتر پیروى مى کنند. ( و شاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوکل على الله . )(10)

قبل از تصمیم مشورت ، بعد از تصمیم قاطعیت . همین قدر که تصمیم گرفتى ، به خدا توکل کن و کار خودت را شروع کن و از خداى متعال هم مدد بخواه .

نرمى(11) و مهربانى پیغمبر، گذشتش ، استغفارهایش براى اصحاب و بیتابى اش براى بخشش گناه امت ، هم چنین به حساب آوردنش ، اصحاب و یاران را، طرف شور قرار دادن آنها و شخصیت دادن به آنها از علل عمده نفوذ عظیم و بى نظیر او در جمع اصحابش بود.

مى گفت : اگر سه نفر با هم مسافرت مى کنید، یک نفرتان را به عنوان رئیس و فرمانده انتخاب کنید.

6. نظم و انضباط

نظم و انضباط بر کارهایش حکمفرما بود. اوقات خویش را تقسیم مى کرد و به این عمل توصیه مى نمود. اصحابش تحت تاثیر نفوذ او دقیقا انضباط را رعایت مى کردند. برخى تصمیمات را لازم مى شمرد آشکار نکند و نمى کرد، مبادا که دشمن از آن آگاه گردد. یارانش تصمیماتش را بدون چون و چرا به کار مى بستند، مثلا فرمان مى داد که آماده باشید، فردا حرکت کنیم ؛ همه به طرفى که او فرمان مى داد همراهش روانه مى شدند، بدون آنکه از مقصد نهایى آگاه باشند؛ در لحظات آخر آگاه مى شدند.

گاه به عده اى دستور مى داد که به طرفى حرکت کنند و نامه اى به فرمانده آنها مى داد و مى گفت : بعد از چند روز که به فلان نقطه رسیدى نامه را باز کن و دستور را اجرا کن .(12)

7. انتقاد پذیرى و تنفر از چاپلوسی

او گاهى با اعتراضات برخى یاران مواجه مى شد، اما بدون آنکه درشتى کند نظرشان را به آنچه خود تصمیم گرفته بود جلب و موافق مى کرد.

از شنیدن مداحى و چاپلوسى بیزار بود، مى گفت : به چهره مداحان و چاپلوسان خاک بپاشید. (13)

8. واجد بودن شرایط به رهبرى

شرایط رهبرى از حس تشخیص، قاطعیت، عدم تردید و دودلى، شهامت، اقدام و بیم نداشتن از عواقب احتمالى، پیش بینى و دوراندیشى، ظرفیت تحمل انتقادات، شناخت افراد و توانایى هاى آنان و تفویض اختیارات در خور توانایى ها، نرمى در مسائل فردى و صلابت در مسائل اصولى، شخصیت دادن به پیروان و به حساب آوردن آنان و پرورش استعدادهاى عقلى و عاطفى و عملى آنها، پرهیز از استبداد و از میل به اطاعت کورکورانه، تواضع و فروتنى، سادگى و درویشى، وقار و متانت ، علاقه شدید به سازمان و تشکیلات براى شکل دادن و انتظام دادن به نیروهاى انسانى همه را در حد کمال داشت ، مى گفت : اگر سه نفر با هم مسافرت مى کنید، یک نفرتان را به عنوان رئیس و فرمانده انتخاب کنید. (14)(15)


پی نوشت ها:

1. وحى و نبوت ، ص 131.

2. همان ، ص 130.

 3. همان ، صص 137 136 و هم چنین براى اطلاعات بیشتر ر.ک به : سیرى در سیره نبوى ، ص 110 صص 114 113 و بیست گفتار، ص 141.

4. على علیه السلام هنگامى که به سوى کوفه مى آمد، وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانى بودند... هنگامى که مرکب على علیه السلام به راه افتاد، آنها در جلو (ى ) مرکب على ع شروع کردند به دویدن ... (على علیه السلام به آنها فرمود:) این کار، شما را در دنیا به رنج مى اندازد و در آخرت به شقاوت مى کشاند... به علاوه ، این کارها چه فایده اى به حال آن افراد دارد. نهج البلاغه ، کلمات قصار، شماره 37، (داستان راستان ، ج 2 1، شماره 9، ص 40)

5. محجة البیضاء، ج 6 ص 44.

6. وسائل (الشیع )، ج 12، ص 16.

7. بیست گفتار، ص 141.

8- حماسه حسینى ، ج ، ج 1، صص 254 253 و هم چنین براى اطلاعات بیشتر ر.ک به : داستان راستان ، ج 2 1، شماره 17، صص 70 69.

 9. سیرى در سیره نبوى ، ص 143.

10. سوره آل عمران ، آیه 159.

11. وحى و نبوت ، صص 139 138.

12. مغازى و اقدى ، ج 1، صص 14 13. (گردآورنده )

13. وحى و نبوت ، ص 139.

14. وحى و نبوت ، صص 141 140.

15. برگرفته از سیرى در سیره نبوى .


منبع : بخش قرآن و عترت تبیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی