وقتی که علی تکفیر شود ...
تنگ نظری مذهبی از خصیصه های خوارج است
اما امروز آن را باز در جامعه اسلامی می بینیم . این همان است که گفتیم خوارج
شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و
طبقات همچنان زنده و باقی
است .
بعضی از خشک مغزان را
می بینیم که جز خود و عده ای بسیار معدود مانند خود
، همه مردم جهان را با
دید کفر و الحاد می نگرند و دائره اسلام و مسلمانی
را بسیار محدود خیال
می کنند . در فصل پیش گفتیم که
خوارج با روح فرهنگ اسلامی آشنا نبودند ولی
شجاع بودند . چون جاهل
بودند تنگ نظر بودند و چون تنگ نظر بودند زود تکفیر و تفسیق می کردند تا آنجا که اسلام و مسلمانی را
منحصر به خود می دانستند و سایر مسلمانان را که اصول عقائد آنها را
نمی پذیرفتند کافر می خواندند و چون شجاع بودند غالبا به سراغ صاحبان قدرت
می رفتند و به خیال خود آنها را امر به معروف و نهی از منکر می کردند و خود
کشته می شدند و گفتیم در دوره های بعد جمود و
جهالت و تنسک و مقدس مابی و تنگ نظری آنها برای دیگران
باقی ماند اما شجاعت و شهامت و فداکاری از میان رفت .
خوارج بی شهامت ، یعنی مقدس مابان ترسو ، شمشیر
پولادین را
به کناری گذاشتند و از امر به معروف و نهی از منکر صاحبان قدرت که برایشان خطر ایجاد می کرد صرف نظر کردند و با شمشیر زبان به جان
صاحبان
فضیلت افتادند . هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم کردند به طوری که در تاریخ اسلام کمتر صاحب فضیلتی را می توان یافت که هدف تیر
تهمت این
طبقه واقع نشده باشد . یکی را گفتند منکر خدا ، دیگری را گفتند منکر
معاد
،
سومی را گفتند منکر معراج جسمانی
و چهارمی را گفتند صوفی ، پنجمی را چیز دیگر و همین طور ، به طوری که اگر
نظر
این احمقان را ملاک قرار دهیم هیچ وقت هیچ دانشمند واقعی مسلمان
نبوده است
.
وقتی که علی
تکفیر بشود
تکلیف دیگران روشن است . بوعلی سینا ،
خواجه نصیر الدین
طوسی ، صدرالمتألهین شیرازی ، فیض کاشانی ، سید جمال الدین اسد آبادی
، و اخیرا
محمد اقبال پاکستانی از کسانی هستند
که از این جام جرعه ای به کامشان
ریخته شده است .
بوعلی در همین معنی می گوید :
کفر چو منی گزاف و آسان نبود/ محکمتر از ایمان من ایمان نبود
در دهر یکی چو من و آنهم کافر/ پس در همه دهر یک مسلمان نبود
خواجه نصیرالدین طوسی که از طرف شخصی مسمی به " نظام العلماء " مورد تکفیر واقع شد ، می گوید :
نظام بی نظام ار کافرم خواند/چراغ کذب را نبود فروغی
مسلمان خوانمش ، زیرا که نبود/ دروغی را جوابی جز دروغی
خطر جهالت این گونه افراد و جمعیت ها
بیشتر از این ناحیه است که ابزار
و آلت دست
زیرک ها قرار می گیرند و سد راه مصالح
عالیه اسلامی واقع می شوند . همیشه
منافقان بی دین ، مقدسان احمق را علیه
مصالح اسلامی بر می انگیزند. اینها
شمشیری می گردند در دست آنها و تیری
در کمان آنها .
چقدر عالی و لطیف ، علی
علیه السلام این وضع اینها را بیان
می کند . می فرماید :
»
همانا
بدترین مردم هستید . شما تیرهائی هستید در دست شیطان که از وجود
پلید شما برای زدن
نشانه
خود استفاده می کند و به وسیله
شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی
می افکند.»
(نهج البلاغه، خطبه125)
(جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص142-141)
اعدام بی رحمانه هواداران نظام سوریه در حلب به دست تروریست ها - خبرگزاری فارس
جل الخالق که تاریخ دوباره تکرار شده و این جماعت خشک مغز احمق باز به راه افتاده اند و چه خوب ابزاری هستند در دست شیاطین زمان. جماعتی که نام مسلمان را یدک می کشند و تیشه بر ریشه ی اسلام و مسلمانی می زنند. تکفیری های سوریه و داعش مصداق همان هایی هستند که حضرت علی علیه السلام درباره شان سخن گفته اند.
- ۹۳/۰۴/۰۱