مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

آموزشی - فرهنگی - قرآنی
مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت
۳۰
خرداد

 

🌹امام صادق علیه السلام

 

🔶 هر که در جوانى قرآن تلاوت کند،

قرآن با گوشت و خونش مى آمیزد و نگهبان او در روز قیامت خواهد بود

و خداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نیک قرار مى دهد.

 

📚 کافى ج ۲، ص ۶۰۳

۱۵
خرداد

 

رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی رحمةالله علیه

بر ما و شما و همه انسان های آزاده و انقلابی جهان تسلیت باد

 

🔸سخنرانی رهبر معظم انقلاب به مناسبت رحلت امام خمینی رحمةالله علیه (۹۹/۳/۱۴)

 

🌺 امام بزرگوار، سال ها پس از فقدان ظاهری، در بین ما زنده است و باید زنده بماند و ما از حضور او و معنویّت او و فکر او و انگشت اشاره‌ی او بهره‌مند بشویم و استفاده کنیم.

🔹 امروز بنده می خواهم درباره‌ی یک خصوصیّت مهمّی از خصوصیّات امام بزرگوار بحث کنم. البتّه ایشان یک انسان ذوابعاد و دارای خصوصیّات برجسته‌ی متعدّدی بودند. این خصوصیّتی که امروز بحث می کنیم، جزو مهم‌ترین و برجسته‌ترین خصوصیّات امام بزرگوار است و آن عبارت است از روحیهٔ تحوّل‌خواهی و تحوّل‌انگیزی امام بزرگوار. امام، روحاً، هم یک انسان تحوّل‌خواه بود، هم تحوّل‌آفرین بود.
در مورد ایجاد تحوّل، نقش او صرفاً نقش یک معلّم و استاد و مدرّس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیّات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود.

 

#ویژه_رحلت_امام

۱۵
خرداد

 

 

مجموعه چند رسانه ای خاطرات رهبر انقلاب از امام خمینی (ره) در پایگاه اینترنتی khamenei.ir منتشر شد.

مجموعه چند رسانه ای عبد صالح

۱۵
خرداد

 

🔰 روایت رهبر انقلاب از جوان گرایی امام در اداره کشور

🌺 امام خامنه ای : یک حوزه‌ی دیگر از تحوّلی که ایشان به وجود آوردند، تحوّل در نگاه به نسل جوان بود.
ایشان به فکر و عمل جوانان اعتماد کردند؛ این به معنای واقعی کلمه یک تحوّل بود. یعنی مثلاً فرض کنید سپاه پاسداران که تشکیل شد، ایشان جوان های بیست‌وچندساله و سی ساله را در رأس سپاه پاسداران پذیرفتند؛ در بحث های قضائی و جاهای دیگر، ایشان اعتماد عجیبی می کردند به جوان هایی که مورد قبولشان بودند آن جوان ها. ایشان اعتماد می کردند به فکر جوان و به عمل جوان، البتّه در عین اینکه ظرفیّت های غیر جوان را نفی نمی کردند.
حالا ما امروز بحث جوان‌گرایی را مطرح می کنیم، بعضی‌ها تصوّر می کنند که جوان‌گرایی یعنی پیران را انسان به کلّی از حوزه خارج کند؛ نه، نظر امام مطلقاً این نبود.
ایشان به جوان ها اعتماد می کردند به عنوان یک ذخیره برای نظام، به عنوان ثروت برای نظام، به نیروهای غیر جوان هم به همان اندازه اعتماد می کردند. (۹۹/۳/۱۴)

 

۱۴
خرداد

 

 

 

«اگر امام نبود، جوانان ما به جای جهاد با کفر و عبادت در دل شب، در منجلاب فساد غوطه ور بودند .

اگر او نبود، آداب و رفتارمان چنان با فساد و تعدی در آمیخته می شد که دیگر راه نجاتی نبود .

اگر او نبود، در شهر به جای کتابخانه، مشروب فروشی و میخانه می داشت . پس هر چه داریم از این مرد آسمانی داریم . . .»

«شهید سیدمحمد رضا موسوی مطلق »

 

 

«در هر کربلایی امام حسین وجود دارد و حسین زمان ما امام خمینی است . در وجود امام عزیز دقت کنید و با شناخت کامل راه او را ادامه دهید من این سخن را به عنوان یک شهید می گویم اگر وحدت خودمان را از دست بدهیم و امام را تنها بگذاریم به خون تمام شهیدان خیانت کرده ایم و خدا ما را نمی بخشد، فقط در خط امام حرکت کنید .

«شهید عزت الله رحمانی »

 

 

«. . . سلام و درود بیکران بر امام امت که اسوه و نمونه بارز پیشوایان است، سلام بر او که ما را از یوغ طاغوتیان و از خدا بی خبران رهایی بخشید و به ما درس آزادگی و آزاد زیستن آموخت . «شهید علی سلامتی »

«از حزب الله تقاضا دارم همیشه گوش به فرمان امام باشند، و از دستور ایشان که همان دستور امام زمان است اطاعت کنند و پیروان اسلام را بشناسید و با هم متحد باشید و آنها را به دیگران بشناسانید و اسلام را در هر حال یار و یاور باشید» .

«شهید کرم علی رحمی »

 

 

«از ولایت فقیه و امام بزرگوارمان خمینی کبیر حمایت کنید و پیرو خط او باشید زیرا حمایت از ولایت فقیه حمایت از خداوند است و ولایت فقیه مانند کشتی نوح می ماند، که هر کس بر آن سوار شد رستگار و هر کس از آن سرپیچی نمود به قعر دریا خواهد افتاد»

«شهید رضا احسانی فر»

 

 

«امروز عاشورای حسین (ع) زنده شده است و پرچمدار عاشورا پیرجماران (امام خمینی) می باشد،

پس او را یاری کنید و دشمنان اسلام را سرکوب کنید .»

«شهید علی رمضانی »

 

 

«. . . خدا را شکر می کنم که خدا مهلتم داد تا اسلام واقعی را بشناسم و در خاموشی جهل از دنیا نروم .

انقلاب اسلامی ایران مرا از لاک خود بیرون آورد و آگاهم کرد تا به زندگی از دید دیگری نگاه کنم . آری امام عزیز ما کاری بس عظیم کرد . او باعث شد دنیا از خواب بیدار شود و انسانیت جان بگیرد .

او اسلام را دوباره زنده کرد و جانی تازه بخشید . . .»

«شهید حسین علی عطافر»

 

«ملت قهرمان ایران!

قدر این رهبر ملکوتی - که تمام سیاستمداران دنیا را از درایت خود مبهوت کرده است و تمام قدرتمندان جهان را با قدرت ایمان خود به زبونی کشانده است و با بیان شیوای خود، دل همه مستضعفان را شاد کرده است - بدانید و شکر کنید که خداوند منت نهاد و چنین رهبری را به ما ارزانی داشت . . .»

«شهید رحیم معزی »

 

 

تهیه وتنظیم: دفترتحقیق وپژوهش بنیادشهیدانقلاب اسلامی

۱۴
خرداد

 

✳️ نقل کرده اند : یکی از شب ها در حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام، جماعتی از دانشجویان مسلمان اروپا برای دیدار با امام آمده بودند که ظاهر آنها، یک ظاهر ناپسندی در محیط ما بود؛ چه از نظر وضع و قیافه و لباس و چه از نظر طرز برخورد و صحبت؛ اما ما شاهد بودیم که امام به گونه ای با آنان برخورد کرد که گویی با دوستان قدیمی اش نشسته و مشغول صحبت است.
آنها آن چنان مجذوب امام بودند که پس از چند دقیقه صحبت، با یک دنیا نیرو، ایمان و امید، از کنار وی برخاستند.

 

 

 

یک مرجع بزرگ در خدمت چند نوجوان

زمانی که امام در پاریس بود، اغلب در آن جا می دیدم که او برای 5 یا 6 نوجوان دختر و پسر، جلسه ای ترتیب داده، با آنها صحبت می کند و برای آماده کردن و روشن کردن آنها، وقتی طولانی صرف می کند. گاهی من تعجب می کردم از این که مثلاً یک مرجع بزرگ، نشسته و برای عده ای نوجوان، اوضاع سیاسی را تحلیل و یا اسلام را تشریح می کند.

 

راضی نیستم برای من صلوات بفرستید- خاطره‌ای از حجت‌‏الاسلام سروش محلاتی
 
امام(ره) در بعضی از سال‌‏ها، تابستان به محلات تشریف می‌آوردند. تابستان سال 1325 که به محلات آمدند، علمای شهر که به امام(ره) اخلاص داشتند از ایشان درخواست کردند که مسجدی در اختیارشان بگذارند تا مردم از وجودشان بهره ببرند. فرمودند مرا به حال خود بگذارید و به کار خودتان مشغول باشید و نپذیرفتند.
 
پس از چند روزی که از ماه رمضان گذشت، عده‏ای گفتند حالا که شما جماعت را نپذیرفتید حداقل یک جلسه‌‏ای باشد که بعضی‌‏ها از محضرتان استفاده بکنند. بالاخره بعد از صحبت‌‏ها امام(ره) آن جلسه را پذیرفتند و این جلسه در روزهای ماه رمضان ساعت پنج بعدازظهر در مسجدی که در مرکز شهر بود برپا می‏شد و امام(ره) پای یک ستونی روی زمین می‏‌نشستند و جمعیت دور ایشان می‏نشست.
 
در این جلسه دو نکته قابل توجه دیده‏‌ام که از خاطرم محو نمی‏‌شود. یکی اینکه روز اول علما و روحانیون آمدند شرکت کردند و امام(ره) بعد از جلسه به آنها فرمودند که اگر چنانچه شما بخواهید شرکت بکنید من این جلسه را تعطیل می‏‌کنم، شما باید مقامتان در اجتماع محفوظ باشد. نکته دوم این بود که مرسوم بود اگر کسی از روحانیون داخل می‏‌شد به احترامش کسی می‏‌گفت «صلوات» بفرستید و در اینجا هم شخصی بود که وقتی امام(ره) وارد مسجد می‏‌شدند جمعیت را به ذکر صلوات دعوت می‏‌کرد.
 
روز اول که این صلوات را فرستادند، پس از اتمام جلسه امام(ره) آن شخص را خواستند و فرمودند: «شما این صلواتی را که می‏فرستید منظورتان ورود من است یا آنکه این صلوات برای رسول بزرگوار اسلام است؟ اگر برای رسول اکرم(ص) صلوات می‏فرستید، این صلوات را یک وقت دیگری بفرستید و اگر چنانچه برای من است که وارد مسجد می‏‌شوم من راضی نیستم!» از آن جلسه یک نکته‌‏ای در نظرم هست که امام(ره) با زبان بسیار ساده فرمودند: «برادران مسلمان و عزیز، شما که یک کت و شلوار فاستونی پیدا کرده‌‏اید و می‏‌پوشید و با یک کت و شلوار حالتان تغییر می‏‌کند، یک غروری پیدا می‏‌کنید، فکر نکرده‌‏اید که این فاستونی پشمی از کجا تهیه شده؟ آیا مواد این پشم همان پشم نیست که کمر گوسفندی را پوشانده بود؟ قبل از این گوسفند همین پشم را داشت و غروری هم نداشت و حالا که همان پشم رشته شد و رنگ شد، آمد کت و شلوار شد، یک مرتبه حال شما را تغییر داده است. این چه بدبختی است که ما به چنین چیزهای بی‌اساس دل خود را خوش بکنیم؟»

 

 

امام خمینی(ره) اجازه نمی‏ دادند کسی پشت‏ سرشان راه بروند- خاطره‌‏ای از حجت‌‏الاسلام غیوری
 
در سال‌‏های 1327 و 1328 وقتی که امام(ره) در مسجد «سلماسی‏» قم تدریس می‏‌کردند، مسیر حرکت ایشان از خانه به طرف محل درس‏‌شان با بنده یکی بود. چون منزل ما هم در نزدیکی منزل امام(ره) بود لذا بیشتر روزها میان راه، با هم برخورد می‏‌کردیم. امام(ره) وقتی صدای پای ما را می‏‌شنیدند با ما احوالپرسی می‏‌کردند و به ما تکلیف می‏‌کردند که پیشاپیش ایشان حرکت کنیم و اجازه نمی‏‌دادند پشت سرشان حرکت کنیم و همیشه هم به تنهایی از منزل به طرف مسجد سلماسی حرکت می‏‌کردند.

 

📚 برداشت هایی از سیره امام خمینی (ره)، غلامعلی رجایی

 

 

خلوت چهل روزه برای مبارزه با شبهه

 قبل از شروع نهضت انقلابی مردم ، جزوه ای در 38 صفحه با نام «اسرار هزارساله» در سطح وسیع منتشر شد که توسط فردی به نام علی اکبر حکمی زاده نوشته شده بود. در آن جزوه کتابچه مانند برخی اعتقادات شیعی به سخره گرفته شده بود. حکمی زاده در ابتدا طلبه بسیار خشک مقدس بود اما در مجالست با احمد کسروی از او تأثیر پذیرفت. کسروی نیز ابتدا طلبه بود ولی پس از چندی با بسیاری از اعتقادات دینی درافتاد.

نقل است که یک روز امام خمینی(ره) در راه مدرسه دید عده ای طلاب راجع به موضوعات مطرح در آن جزوه با هم بحث می کنند و گویا عده ای با آن موافقت دارند. امام از همان راه مدرسه باز گشت تا پاسخی در مورد ایرادهایی که حکمی زاده نسبت به اعتقادات شیعی مطرح کرده بود، پاسخ دهد . ایشان یک ماه الی 40 روز از خانه خارج نشد و «کشف اسرار» را نوشت.

 

خاطرات رهبر معظم انقلاب از گریه امام

حضرت آیت الله خامنه ای در خاطره ای دیگر می فرمایند: معنویت مردم و خانواده ی شهدا و اخلاص رزمندگان در جبهه ها، امام را به هیجان می آورد. من چند بار گریه ی امام را - نه فقط به هنگام روضه و ذکر مصیبت - دیده بودم.  هر دفعه که راجع به فداکاری های مردم با امام صحبت می کردیم، ایشان به هیجان می آمدند و متاثر می شدند.

مثلا زمانی که در محل نماز جمعه ی تهران، قلک های اهدایی بچه ها به جبهه را شکسته بودند و کوهی از پول درست شده بود، امام(ره) در بیمارستان با مشاهده این صحنه از تلویزیون متاثر شدند و به من که در خدمتشان بودم، گفتند: دیدی این بچه ها چه کردند؟ در آن لحظه مشاهده کردم که چشمهایشان پُر از اشک شده است و گریه می کنند.  

بار دیگر موقعی گریه ی امام را دیدم که سخن مادر شهیدی را برای ایشان بازگو کردم: در شهری سخنرانی داشتم.  بعد از پایان سخنرانی، همین که خواستم سوار ماشین شوم، دیدم خانمی پشت سر پاسدارها خطاب به من حرف می زند. گفتم راه را باز کنید، تا ببینم این خانم چه کار دارد.  جلو آمد و گفت: از قول من به امام بگویید بچه ام اسیر دست دشمن بود و اخیرا مطلع شدم که او را شهید کرده اند. به امام بگویید فدای سرتان، شما زنده باشید؛ من حاضرم بچه های دیگرم نیز در راه شما شهید شوند.

من به تهران آمدم، خدمت امام رسیدم، ولی فراموش کردم این پیغام را به ایشان بگویم.  بعد که بیرون آمدم، سفارش آن مادر شهید به ذهنم آمد. برگشتم و مجددا خدمت امام رسیدم و آنچه را که آن خانم گفته بود، برای ایشان نقل کردم. بلافاصله دیدم آن چنان چهره ی امام درهم رفت و آن چنان اشک از چشم ایشان فرو ریخت، که قلب من را سخت فشرد.

 

khabarfoori.com/detail/136812/10

۱۴
خرداد

 

🔻‏وقتی می گوییم ‎خمینی زنده است
یعنی ...

▫️امام خامنه‌ای در ایران عزیزمان
▫️سید حسن نصرالله در لبنان
▫️عبدالملک حوثی در یمن
▫️حشدالشعبی در عراق
▫️یعنی محور مقاومت در خط مقدم

👈 برای تحقق هدف حضرت امام رحمةالله علیه بی قرار و بی تاب هستند و
سرانجام آن دیدنی خواهد بود ...

 

۱۴
خرداد

 

🔹انس با قرآن در اندیشه و سیرهٔ امام

🌸 حضرت امام خمینی قدِّس سرُّه، با قرآن انس بسیار داشت، در شبانه‌روز، به خصوص هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن می‌پرداخت و در هر فرصتی که به دست می‌آورد، مشغول تلاوت قرآن می شد.
هنگامی که در پاریس بود، وقتی خبرنگارها برای مصاحبه به محضرش می‌آمدند، معمولاً حدود ده دقیقه یا یک ربع برای آماده کردن دوربین‌هایشان معطل می‌شدند، امام در همین فرصت به تلاوت قرآن مشغول می‌شد، بعضی از حاضران می‌گفتند: خود را برای مصاحبه آماده کنید (یعنی فعلاً قرآن نخوانید).
فرمود: آیا در این چند دقیقه وقتم ضایع شود.
علاوه بر این، هر سال چند روز قبل از ماه رمضان، حضرت امام دستور می داد برای افرادی که مورد نظر مبارکش بود، چند بار قرآن قرائت شود.
حتی در روزهای آخر عمر، که در بستر بیماری بود، دوربین مخفی لحظه‌های دشوار زندگی‌اش را ثبت کرد و همه دریافتند که در نیمه‌های شب قرآن به دست داشت و مشغول تلاوت بود.


fa.alkawthartv.com/news/97585
 

حضرت امام خمینی، مدام و به طور مؤکد بر استفاده از این سفره عظیم و گسترده الهی توصیه می نمودند و برخلاف این نظر که می گوید این کلام را مردم عادی نمی فهمند و تنها برای خواص قابل استفاده است، معتقد بودند که تمامی آحاد مردم باید قرآن بخوانند و در معانی آن دقت و تدبر کنند، زیرا این کتاب برای همه نازل شده است اما هر کس در حد درک و اندازه فهم خود از آن بهره می گیرد، ایشان در بیانی فرموده اند:

«قرآن یک سفره ای است که انداخته شده است برای همه طبقات ; یعنی یک زبانی دارد که هم زبان عامه است و هم زبان فلاسفه و هم زبان عرفانی اصطلاحی است و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع است . . .»

ایشان در تفسیر سوره حمد نیز این معنا را یادآور شده اند: «. . . قرآن یک سفره ای است که خدا پهن کرده برای همه بشر، یک سفره پهنی است که هر کس به اندازه اشتهایش از آن می تواند استفاده کند اگر مریض نباشد که بی اشتها شود . . .»

 

پرده ضخیم دیگری که به اعتقاد امام خمینی بین ما و معارف و مواعظ قرآن افکنده می شود حب دنیاست که توسط آن قلب همت و تلاش خود را صرف آن کند و دل به واسطه این جهت از ذکر خدا غافل شود و حتی از آن اعراض کند و هرچه این اشتیاق دنیایی شدت یابد پرده و حجاب ضخامت بیشتری یابد و نور فطری خاموش شود و ابواب سعادت بر روی انسان بسته شود و شاید قفل های قلب که در آیه شریفه می باشد: «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» همین قفل ها و بندهای علایق دنیوی باشد و کسی که بخواهد از معارف قرآن استفاده کند باید قلب را از این رجس ها تطهیر کرده و لوث معاصی را از دل برکند که با حالت آلودگی نمی تواند محرم اسرار باشد .

 

به اعتقاد امام خمینی وقتی مسلمانان به قرآن پناه آوردند بیگانگان جرئت ندارند که مفاخر اسلامی و هویت دینی پایمال شود و سردمداران اسلامی زمانی می توانند سیادت دنیا را به دست آورند که قرآن را از غربت بیرون آورند و احکام آن را به اجرا بگذارند . ایشان می فرمایند: «. . . مسؤولیت پاسداری قوانین الهی و عمل به قرآن کریم تنها راه بازیابی عظمت و عزت و شکوه پیشین اسلام و مسلمین، مسؤولیت پاسداری وحدت و برادری دینی تنها ضامن استقلال سرزمین های اسلامی و زداینده هر گونه نفوذ استعمار . . . است . . .»  امام سعادت دو سرا را در سایه قرآن می داند و می فرماید: «. . . هان ای قطره های جدا از اقیانوس قرآن و اسلام به خود آیید و به این اقیانوس الهی متصل شوید و به این نور مطلق استناد کنید تا چشم طمع جهانخواران از شما ببرد و دست تطاول و تجاوز آنان قطع شود و به زندگی شرافتمندانه و ارزش های انسانی برسید . . .»

 

hawzah.net/fa/Magazine/View/89/3450/15995

۱۴
خرداد

 

آموزش مبارزه با نفس به شاگردان
 

پانزده روز از وفات مرحوم آیت الله بروجردی گذشته بود و کمترین نتیجه ای برای معرفی امام به مردم گرفته نشد. و ردیف فاتحه شخصیتها تمام شده بود، و این خود مایه نگرانی عده ای شده بود که امام فاتحه هم نگرفت،

روز 25 شوال که شهادت امام صادق (علیه السلام) و مخصوص فاتحه طلاب مشهد بود، شهید آیت الله سعیدی با عده ای دیگر از فضلای مشهد پیش امام آمدند و به ایشان یادآوری کردند که اگر برای فوت آیت الله بروجردی فاتحه نگیرید، انعکاس مناسبی ندارد،

با عنوان این مطلب و تفویض وقت طلاب مشهد به امام، روز 25 شوال به نام امام فاتحه بر قرار شد.

وقتی امام که صاحب عزا بودند وارد مجلس شدند، مسئول اعلان فواتح، ورود حضرت امام را اعلام کرد و گفت: این فاتحه از طرف حضرت آیت الله العظمی خمینی برقرار است،

موقعی که فریاد آن شخص به گوش حضرت امام رسید او را احضار کرد و با اعتراض شدید به وی فرمودند: تا عصر که این مجلس برقرار است حق نداری نام مرا بر زبان جاری سازی.

استادی که بارها مبارزه با هوای نفس را سفارش کرده بد، حالا عملا مبارزه با نفس را به شاگردان می آموزد.
 

  • پا به پای آفتاب ؛ ج4 ، ص 174
     

سلامت نفس به درد انسان می خورد
 

بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجردی امام برای درس به مسجد اعظم تشریف آوردند؛ چون در مسجد سلماسی که نزدیک منزل ایشان بود جا نبود.

روز اولی که ایشان آمدند به جای درس شروع به نصیحت کردن طلبه ها کردند.

یادم می آید عکسی بالای قبر آیت الله بروجردی بود که منظره تشییع جنازه ایشان را نشان می داد. در حالی که جنازه روی دست مردم بود و روپوش جنازه را مردم به عنوان تبرک برده بودند و جنازه خالی روی دست مردم بود عکس خود آقای بروجردی هم که در حال مطالعه بودند و حالت عجیبی داشت، بالای این عکس بود.

امام ضمن نصایحشان فرمودند: «نگاه بکنید آنجا را، این عکس بالا، عکس آقای بروجردی است که در حال مطالعه است در عکس پایین هم جنازه اش روی دست مردم است. یک خورده پایین تر (اشاره به قبر می کردند) اقای بروجردی زیرخاک است. آن چیزی که به درد آقای بروجردی می خورد سلامت نفسی بود که آقای بروجردی داشت و الا این ریاستها و این سر و صداها وقتی که انسان زیر خاک رفت دیگر به درد انسان نمی خورد».
 

  • برداشت هایی از سیره امام خمینی ؛ ج5 ، ص 181
۱۴
خرداد

 

حکمت (1) نهج البلاغه : هوشیاری در فتنه ها

کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ، لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.

 

امام علی علیه السّلام (در باره رفتار با فتنه جویان) فرموده است:


در زمان فتنه و تباهکارى مانند ابن اللّبون (بچه شتر نر که دو سالش تمام شده و مادرش بچه اى را که پس از آن زائیده شیر مى دهد) باش که نه پشت (توانائى) دارد تا بر آن سوار شوند، و نه پستانى که از آن شیر دوشند (هنگام فتنه و تباهکارى طورى رفتار کن که فتنه جویان در جان و مال تو طمع نکنند ولى این وقتى است که جنگ و زد و خورد بین دو رئیس و پیشواى گمراه و گمراه کننده باشد مانند فتنه عبد الملک و ابن زبیر و فتنه حجّاج و ابن اشعث، و امّا هنگامى که یکى از آنها بر حقّ و دیگرى بر باطل بود فتنه نیست مانند جنگ جمل و صفّین که واجب است همراهى صاحب حقّ و بذل جان و مال در راه او).

 

ترجمه : فیض الاسلام

 

👈 اشاره: راهبرد «شتر دوساله بودن» نخبگان سیاسی و فکری و عموم مردم، عقلانیت و بصیرت لازم برای عبور از فتنه و آشوب های سیاسی و اجتماعی است. نباید آحاد اعضای جامعه سیاسی در مواقع فتنه، حامل و انتقال دهنده و تغذیه کننده فتنه های سیاسی باشند.