حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود:
اگر
خواستى بدانى که در وجودت خیر و خوشبختى هست یا نه، به درون خود دقّت کن
اگر اهل عبادت و طاعت را دوست دارى و از اهل معصیت و گناه ناخوشایندى، پس
در وجودت خیر و سعادت وجود دارد; و خداوند تو را دوست مى دارد.
ولى چنانچه از اهل طاعت و عبادت ناخوشایند باشى و به اهل معصیت عشق و
علاقه ورزیدى، پس خیر و خوبى در تو نباشد; و خداوند تو را دشمن دارد.
و هر انسانى با هر کسى که به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مى گردد.
(اصول کافى: ج ۲، ص ۱۰۳، ح ۱۱، وسائل الشّیعه: ج ۱۶، ص ۱۸۳)
هر روز در ایران، نماد یک اسطوره و الگو است، هر روز نماد یک موضوع خاص!
روز میلاد حضرت علی«علیهالسلام» نماد روز پدر و روز مرد، یعنی یک الگو برای تمام مردان جهان، که مرد باید اینگونه باشد، پدر باید اینقدر از خودگذشتگی و فداکاری و مروت داشته باشد.
روز دختر به یاد حضرت معصومه«سلاماللهعلیها» یعنی دختر باید تا این حد پاک و عفیف بماند، تا اینحد کسب معارف کند که مقامی بسیار بالا از عرفان و اخلاق و اسلام کسب کند.
و روز زن!
این روز در ایران با سایر کشورهای جهان متفاوت است!
روزی که ما آن را به رسمیت میشناسیم، روز میلاد حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» است، روز بیست جمادی الثانی، اما این روز در جهان از سال ۱۹۷۵ در سازمان ملل، هشتم مارس بهعنوان «روز جهانی زن» به رسمیت شناخته شده است و یونسکو نیز در سال 1977 آن را به عنوان «روز جهانی زن»، به رسمیت شناخت.
بسیار مشتاق بودم که علت این نامگذاری را بدانم، چون علت نامگذاری در جهان قدری متفاوت از ایران است، هرکدام از آنها که از شیرمرغ (روز جهانی شستن دست! روز جهانی خوراک، روز جهانی زبان مادری، روز جهانی ایدز) تا جون آدمیزاد (روز جهانی کودک، روز جهانی زمین، روز جهانی حقوق بشر) در این سیصدو شصت و پنج روزِ یک سال، مناسبت وجود دارد و برای هر یک، یک بزرگداشت در جهان! بر این مبنا است که بر مبنای یک حرکت و جوش و خروش دسته جمعی است، به طور مثال روز زبان مادری بخاطر این روز زبان مادری شد که در 21 فوریه سال 1952 پنج دانشجو در مبارزه برای تبدیل کردن زبان مادری خود یعنی زبان بنگالی به زبان رسمی، در کشوری که آن زمان پاکستان شرقی نام داشت و بعدها به بنگلادش تبدیل شد، جان خود را از دست دادند.
پس باید علتی وجود میداشت که هشت مارس در جهان، روز زن شود!
وقتی تاریخچهی روز زن در جهان را خواندم، به این نتیجه رسیدم که اینروز اولین روزی است که زنان کارگر کارگاههای پارچهبافی و لباس دوزی در نیویورک آمریکا که خواهان افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار شدند، تظاهرات کردند، هرچند که ناموفق بود اما اولین اعتراض بود!
اما این سوال برایم ایجاد شد که گرامیداشت چنین روزی به چه
مناسبت است؟ اولین باری که زنان به صورت گروهی دست به اعتراض زدند و خواهان
برابری شدند؟ فقط همین! اما وقتی در آن دوران به تحقیق و بررسی میپردازیم
و شرایط اجتماعی و سیاسی آنها را در مقابل این تظاهرات میسنجیم، جایی که
هویت زن بودن هیچ ارزشی نداشته و از طرف دیگر برای کارخانهها به عنوان یک
نیروی ارزان محسوب میشده، که حق هیچگونه اعتراضی را نداشته است کار چندان
سادهای نبود و باید این روز سمبل و نماد مقاومت بر علیه هرگونه ظلم و
بیعدالتی بر علیه زنان باشد
اما این همه تحول و تغییر در جهان، در مقایسه با روز زن در ایران (میلاد حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»)
رنگ میبازد.
شکوه و عظمت الگوی زنان مسلمان، حضرت زهرا«سلامالله» آنقدر بالا و زیباست که هر مقایسهای در مقابل شأن ایشان ناقص و ابتر میشود، از همان دوران کودکی، دوران ازدواج و حتی لحظات شهادت ایشان برای تمام زنان و حتی مردان جهان نکته و درس دارد و قابل تحقیق و بررسی است، معدنی است که به پایان نمیرسد.
هنگامی که به لحظه به لحظه زندگانی فاطمه زهرا«سلاماللهعلیها» مینگریم، درمییابیم که فاطمه«سلاماللهعلیها» دارای شخصیت والای الهی و انسانی و شبیه رسول خدا«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» در تمام جهات است و مانند بودن او در اصل وجود، حقیقتی است که با توجه به بیانات پدر بزرگوارش جایی برای ابهام و تردید نیست.
اضافه بر مانند بودن او به رسول خدا«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» که خود قرینهای کامل و تام بر اسوه بودن اوست، قرائن دیگری وجود دارد که تأئید بر الگو بودن او مینماید به عنوان نمونه:
عایشه و دیگران از پیامبر«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» روایت کردهاند که آن حضرت فرمود:
"ای فاطمه ! بر تو بشارت باد؛ که خدای متعال تو را بر زنان جهانیان و بر زنان اسلام که بهترین دین است، برگزید."
شکوه و عظمت الگوی زنان مسلمان، حضرت زهرا«سلامالله» آنقدر بالا و زیباست که هر مقایسهای در مقابل شأن ایشان ناقص و ابتر میشود، از همان دوران کودکی، دوران ازدواج و حتی لحظات شهادت ایشان برای تمام زنان و حتی مردان جهان نکته و درس دارد و قابل تحقیق و بررسی است، معدنی است که به پایان نمیرسد.
رسول اسلام«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» دخترش
فاطمه«سلاماللهعلیها» را گرامی داشته و به نیکویی ستوده است. تمجید از آن
بانوی بزرگ، نه به جهت آن است که او فرزند آن حضرت بوده و عاطفه پدری موجب
شده که دخت گرامیش را به خوبی و نیکی بستاید و صفات نیکی را به او نسبت
بدهد،
بلکه ستودن فاطمه بر اساس حقیقت او و ظهور صفات و کمالات معبود در روح او بوده است. او عظیمه و مطهره است. مدح رسول خدا«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» از او، آشکار کردن حقیقت موجود در اوست.
خداوند پیامبراسلام«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» و ائمه را بر رجال عالم اختیار نمود و آنها را انسان های کامل و الگو و حجت بر همه قرار داد، به همین نحو، فاطمه«سلاماللهعلیها» را الگو و حجت بر تمام مردم جهان – اعم از زن و مرد – قرار داد؛ اقتدای به او، اقتدا به رسول خدا«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» و ائمه معصومین میباشد.
و حال قضاوت با شما، کدام روز زن، بیست جمادیالثانی یا هشت مارس!
منبع : تبیان
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد.
در شکفتن جشن نوروز برایتان در همه ی سال سر سبزی جاودان و شادی
اندیشه ای پویا و آزاد و برخورداری از همه نعمت های الهی آرزومندم .
ما و فاطمه (علیهاالسلام)
باور ما این است که در عرصه جهان چهره فاطمه علیهاالسلام محجوب است، نه تنها در جوامع منهای اسلام، بلکه در جامعه اسلامی، وای وای که چه میگوید حتی در جامعه شیعی ما، بیش از چهارده قرن از تاریخ حیات و ممات فاطمه علیهاالسلام میگذرد، با این همه آثار و نوشتهها در شان و موقعیت ایشان به این همه بحث و سخنرانی و مرثیهسرائی درباره او، هنوز تصویری درست از چهره حیات فاطمه علیهاالسلام در اذهان وجود ندارد. آنچه که دوستدارانش در اذهان دارند شبحهائی نامفهوم و مبهم از فاطمه علیهاالسلام است و نه چیزی بیشتر.
او حتی در میان طرفدارانش نیز غریب و ناشناخته است به گفته محقق، چهرهای است که در پشت مدح و ثنا و گریه دوستان محجوب مانده و فرصتی نیافتهاند که از حرکات و سکنات رفتار و مواضع او سر درآورند. بحثها اغلب در مورد مصیبتهای وارده بر فاطمه علیهاالسلام دور میزند، و کمتر از حقایق و جهات زندگی او.
این واقعاً جای تأسف است که با وجود این همه مجالس و فاطمیهها و عزاداریها تلاش گویندگان و سرایندگان متوجه برانگیختن عواطف و گریستن و گریاندن باشد. این خواستهای معقول برای همه دوستداران فاطمه علیهاالسلام است که بدانند برای چگونه فردی گریه میکنند و فاطمه علیهاالسلام برای بشریت چه رهآورد ارزندهای داشت که اینک برای فقدانش آن همه اشک بریزیم. از خداوند برای وصول به چنین هدف تمنای توفقی و برای تلاشگران در این راه دعا می کنیم.
نوع شناختها از فاطمه علیهاالسلام
- دوستدارانش او را زنی مظلومه و معصومه میشناسند، که البته فاطمه علیهاالسلام چنین بود.
- از گریههای ممتد و طولانی او پس از مرگ پدرش خبر دارند که البته او را گریهای بسیار بود.
- و از ناشناخته بودن قبر او سخن دارند که البته قبرش هنوز شناخته شده و معلوم نیست.
ولی از این نکته غافلند آن چه را که بیشتر سازنده شناخت رمز و راز مظلومه و مغضوبه بودن است، شناخت علل گریههای ممتد و طولانی اوست و دریافت راز مخفی بودن قبر اوست. از مبارزات فاطمه علیهاالسلام، از حقطلبیهای او از مشی سیاسی و اقتصادی او، از حیات احساسی و تعقلی او، از مقام معاونت او در رابطه با علی (علیهالسلام)، از شیوه کیفیت تربیت فرزندش، از خانهداری او، از همت و پشتکار او، از بیترسی و بی واهمگی او، از فریاد اعتراضش علیه ستمگریها، تجاوزها و ناحقیها، از تلاش او در هدایت زنان و ... کمتر سخن به میان میآید. در حالی که زمان ما به آگاهی از این مسائل بیشتر نیاز دارند تا به مسائل دیگر.
نیاز زنان ما
زنان ما نیاز دارند دریابند چگونه باید پیوندی بین عبادت و لذت ایجاد کرد، و چگونه در عین حضور اجتماعی باید به پوشش و عفاف خود عنایت داشت و چگونه میتوان در جو زمانی نامناسب، هدف و هویت خود را فراموش نکرد. بحثها باید در این حدود دور زند.
باید خطوط فکری فاطمه علیهاالسلام را از لا به لای تاریخ، از احادیث و سخنان حضرات معصومین، از گفتهها و سرودهها و مواضع ایشان استخراج کرد و به صورت یک طرح و یک دستورالعمل درآورد تا زنان ما بدانند چگونه باید عمل کرده و در شرایط گوناگون چگونه باید موضع بگیرند.
جامعه زنان ما باید دریابند که ارزش تلاش مبارزاتی فاطمه علیهاالسلام کمتر از ارزش صلح حسن (علیهالسلام) و کمبهاتر از قیام حسین (علیهالسلام) نیست و اگر تصویری در اذهان، خلاف چنین باور است بدان خاطر است که هنوز ما در فاطمهشناسی ضعیفیم و هنوز ما را توان ارزیابی و تحلیل و مقایسه و بررسی ریشهها و عوامل پدید آوردنده یک نهضت و حرکت نیست.
ما و بمباران تبلیغاتی
در عین وجود نارسائیهائی این چنین، و با مواجهه با مشکلات و دشواریهائی که ما را در رساندن پیام فاطمه علیهاالسلام و مکتب او در عرصه ملی و بینالمللی است، ما با سد راهها و حایلسازیهای متعددی مواجهیم که از جمله آنها بمباران تبلیغاتی دشمنان اسلام است، تبلیغاتی که خصم درباره آن از سالهای سال قبل، به ویژه پس از جنگهای صلیبی درباره آن حساب شده، برنامهریزی کرده است.
برنامهریزیها به گونهای بوده است که در آن حذف نام فاطمه علیهاالسلام از صحنههای علم و عمل مطرح و مورد نظر بوده است. در دانشکدههای معارف و الهیات جهان و در محافلی که از خدمت ناچیز زن در عرصه جهان یاد میشود از فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر، اسم و خبری نیست و اگر هم باشد به گونهای مبهم و مسخ شده است.
ما امروز با دنیائی مواجهیم که از جرقهزنان غربی، نورافکنهایی ساختهاند و از زنی به نام ژاندارک، بتی پدید آوردهاند و کوشیدند با حماسهسازیها و شور آفرینیها، نام و یاد آن را زنده داشته و محبت آنها را در دلها بیافکنند - در قبال چنین وضعی در دنیای اسلام چه خبر است؟ از فاطمه علیهاالسلام چه سخنی در میان است؟ از زینب و کلثوم و سکینه چه حرف و بحث و مطلبی؟
اعتقاد ما بر این است که تلاشی کامل و همه جانبه برای شناخت فاطمه علیهاالسلام و ابعاد حیات او لازم است، کاری که دیگران آن را عرضه و ارائه کرده و بیش و کم از عهده آن برآمدهاند. اما آنچه مهم است بیرون آوردن جنبههای حیات فاطمه علیهاالسلام از صورت تاریخی و قرار دادن آن در مقابل یک مکتب است، کاری که ما را شوق انجام دادن آن بود ولی عرضه و توان کافی برای آن نبود.
گناه جوامع اسلامی
در این گناه نارسائی، جوامع اسلامی تا چه حد شرکت دارند؟ سهم آنها در این کوتاهی و نارسائی به چه میزان است؟ آیا دستگاه تبلیغاتی و وسایل ارتباط جمعی آنها را در این جنبه گناهی نیست؟ آیا آنها به وظیفه اسلامی خود در این زمینه عمل کردهاند؟
کوتاهیهای آنان در این زمینه به گونهای است که گویی آنان دستگاه ارتباط جمعی و وسایل رادیو، تلویزیون خود با شرط همگامی با شیوه غرب از آنان خریداری کردهاند. و شاید به همین نظر است که در آنان جرئتی و همتی برای معرفی زنان نمونه به چشم نمیخورد و یا باید گفت افکار مسئولان و گروندگان آنها در حدی نیست که برای چنین اقداماتی ارزش قائل باشند و یا در سطحی نیستند که از حیات فاطمه علیهاالسلام و ابعاد زندگی او سر درآورده باشند.
شناخت علل گریههای ممتد و طولانی اوست و دریافت راز مخفی بودن قبر اوست. از مبارزات فاطمه علیهاالسلام، از حقطلبیهای او از مشی سیاسی و اقتصادی او، از حیات احساسی و تعقلی او، از مقام معاونت او در رابطه با علی (علیهالسلام)، از شیوه کیفیت تربیت فرزندش، از خانهداری او، از همت و پشتکار او، از بیترسی و بی واهمگی او، از فریاد اعتراضش علیه ستمگریها، تجاوزها و ناحقیها، از تلاش او در هدایت زنان و ... کمتر سخن به میان میآید. در حالی که زمان ما به آگاهی از این مسائل بیشتر نیاز دارند تا به مسائل دیگر.
سیده زنان بودن فاطمه علیهاالسلام و جنبه الگوئی او مورد قبول همه فرق مسلمین است، تنها مورد بحث شیعیان نیست، حال باید پرسید با چنین زمینه و اعتقادی درباره معرفی فاطمه علیهاالسلام چه کردهاند؟ چه بررسی و تحلیلی؟ چه ارائه تصویری از او؟ و کدام شیوه برای جا انداختن او به عنوان یک الگو و مدل؟ در دنیائی که غرب میکوشد هنر پیشهای معروف الحال را مدل و الگو معرفی کند و با سخن گفتن از وقار و حیاء و زیبائی و راه و مشیش دلها را واله و حیران او بسازد از فاطمه علیهاالسلام چه خبر؟ برای استقرار محبتش در دلها چه برنامهریزیهائی شد؟
تلاش نویسندگان
نویسندگان در شان و مدح فاطمه علیهاالسلام سخنها گفتند، آثار و نوشتههایی از خود بر جای گذاردند که الحق باید گفت شکرالله ساعیهم. ولی جنبه تحلیل و نتیجهگیریها و درس آموزیها از بحث را بر عهده خوانندگان گذاردهاند و این مسألهای است که برای افراد نوپائی چون ما دشواری میآفریند، ما در آن درجه از فرصت و تعمق و تفکر نیستیم که بتوانیم در سایه بررسیها از حقایق سر درآوریم، عادت کردهایم که دیگران به ما درس بدهند و یا تصویرهائی درسآموز به ما ارائه دهند.
سیده زنان بودن فاطمه علیهاالسلام و جنبه الگوئی او مورد قبول همه فرق مسلمین است، تنها مورد بحث شیعیان نیست، حال باید پرسید با چنین زمینه و اعتقادی درباره معرفی فاطمه علیهاالسلام چه کردهاند؟ چه بررسی و تحلیلی؟ چه ارائه تصویری از او؟ و کدام شیوه برای جا انداختن او به عنوان یک الگو و مدل؟
و البته کوتاهی عمر فاطمه علیهاالسلام، عدم ثبت همه وقایع حیاتش توسط تاریخ نگاران، و به دست نرسیدن همه آنچه را که تازه در مورد زندگیش ثبت شده سبب شدند که شناخت او کامل نباشد و نویسندگان تا حدودی از این بابت معذور باشند.
البته این نکته هم قابل ذکر است که دوستیهای نیاندیشیده و سعی افراطی در جا انداختن مسألهای که متکی به سند و استدلالی نیست، ذکر حقایق و مسلمات با تکیه به تعصبورزیها، و بد و ناسزاگوئی به خصم و نه تنها اثری مثبت بر جای نمیگذارد بلکه در مواردی نوعی سرخوردگی و وازدگی نسبت به گوینده و نویسنده پدید میآورد که حاصل آن مهجور ماندن از آشنائی با فاطمه علیهاالسلام است.
کوششهای لازم
اعتقاد ما بر این است که تلاشی کامل و همه جانبه برای شناخت فاطمه علیهاالسلام و ابعاد حیات او لازم است، کاری که دیگران آن را عرضه و ارائه کرده و بیش و کم از عهده آن برآمدهاند. اما آنچه مهم است بیرون آوردن جنبههای حیات فاطمه علیهاالسلام از صورت تاریخی و قرار دادن آن در مقابل یک مکتب است، کاری که ما را شوق انجام دادن آن بود ولی عرضه و توان کافی برای آن نبود.
باید خطوط فکری فاطمه علیهاالسلام را از لا به لای تاریخ، از احادیث و سخنان حضرات معصومین، از گفتهها و سرودهها و مواضع ایشان استخراج کرد و به صورت یک طرح و یک دستورالعمل درآورد تا زنان ما بدانند چگونه باید عمل کرده و در شرایط گوناگون چگونه باید موضع بگیرند.
جامعه زنان ما باید دریابند که ارزش تلاش مبارزاتی فاطمه علیهاالسلام کمتر از ارزش صلح حسن (علیهالسلام) و کمبهاتر از قیام حسین (علیهالسلام) نیست و اگر تصویری در اذهان، خلاف چنین باور است بدان خاطر است که هنوز ما در فاطمهشناسی ضعیفیم و هنوز ما را توان ارزیابی و تحلیل و مقایسه و بررسی ریشهها و عوامل پدید آوردنده یک نهضت و حرکت نیست.
گام به گام زندگی را باید مورد بررسی و تحلیل قرار داد و یافتهها را به صورت درس عرضه کرد این واقعاً جای تأسف است که با وجود این همه مجالس و فاطمیهها و عزاداریها تلاش گویندگان و سرایندگان متوجه برانگیختن عواطف و گریستن و گریاندن باشد. این خواستهای معقول برای همه دوستداران فاطمه علیهاالسلام است که بدانند برای چگونه فردی گریه میکنند و فاطمه علیهاالسلام برای بشریت چه رهآورد ارزندهای داشت که اینک برای فقدانش آن همه اشک بریزیم. از خداوند برای وصول به چنین هدف تمنای توفقی و برای تلاشگران در این راه دعا میکنیم.
منبع:
کتاب در مکتب فاطمه علیهاالسلام، دکتر علی قائمی، فصل 27.
فاطمه آیا اولی القربا نبود
یا محبت را جز این معنا نبود
شهادت یاس نبوی ، زهرای اطهر ، حضرت فاطمه سلام الله علیها تسلیت باد
برترین زن عالم
امام صادق(ع) فرمود: فاطمه (س) را محدثه هم گویند، چون فرشتگان از آسمان نزد وی می آمدند و همان گونه که با حضرت مریم (س) سخن می گفتند، با حضرت زهرا(س) نیز گفتگو می کردند. فرشتگان به آن حضرت می گفتند: ای فاطمه! خداوند تو را برگزید و پاکیزه گرداند و از میان زنان جهان تو را انتخاب کرد. ای فاطمه، با نمازگزاران برای خداوند قنوت بگیر و با آنان سجده و روکوع کن. حضرت فاطمه (س) با فرشتگان سخن می گفت و فرشتگان نیز با آن حضرت گفتگو می کردند. شبی حضرت فاطمه(س) از فرشتگان پرسید: آیا برترین زن عالم، حضرت مریم (س) نیست؟ فرشتگان گفتند: حضرت مریم (س) سرور زنان زمان خود بود؛ اما خداوند شما را برترین زن جهان در این روز گار و در زمان حضرت مریم (س) ، و سرور همه زنان از آغاز عالم تا پایان جهان قرار داده است.
کتاب جرعه ای از کوثر - نوشته: علیرضا سبحانی نسب
قطره ای از دریا
حضرت زهرا سلام (علیها السلام) فرمودند: یک شب
رختخوابم را پهن کرده بودم و می خواستم بخوابم ، حضرت رسول (ص) بر من وارد
شد و فرمودند: ای فاطمه ! نخواب ، مگر چهار عمل را بجا آوری . گفتم : آن
چهار عمل چیست ؟! فرمود:
اول : ختم قرآن کن . دوم : پیغبران را شفیع
خود گردان . سوم : مؤ منین را از خود خوشنود گردان . چهارم : حج و عمره را
بجا آور. سپس مشغول نماز شدند، من منتظر ماندم تا نماز حضرت تمام شد، گفتم :
یا رسول اللّه ، مرا امر فرمودید: به چهار چیز که قدرت انجام آن را دراین
وقت ندارم . آن حضرت تبسمی کردند و فرمودند:
1 هر وقت خواستی بخوابی قل
هو اللّه احد را سه مرتبه خوان ، مثل این است که قرآن را ختم کردی یعنی
ثواب ختم قرآن را برایت می نویسند. 2 وقتی که بر من و پیغبران قبل از من
صلوات بفرستی ، ما در روز قیامت شفیعان تو خواهیم بود. یعنی بگویی : سَلامٌ
عَلَی جَمیعِ الاْ نْبیاء و المُرسَلین 3 وقتی برای مؤ منین استغفار بگویی
، یعنی بگویی : اَللّهُمَّ اغْفِر المُؤ منینَ و المُؤ منات . پس تمام
آنها از تو خوشنود می شوند. 4 و وقتی بگویی : سُبْحانَ اللّهِ وَ
الْحَمْدُالِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ. پس حج و عمره
بجا آوردی .
داستانهایی از اذکار ختوم و ادعیه مجرب / علی میر خلف زاده
دفاع علمی از مومنین
دو نفر زن که در مسئله ای دینی با یکدیگر اختلاف داشتند برای حل اختلاف خود نزد فاطمه علیها السلام رفتند. یکی از زنان مومن و دیگری معاند و کافر بود. فاطمه علیها السلام می فرماید: من دلایل زن مومن را اثبات کردم و حقانیت سخن او را آشکار نمودم و در نتیجه او بر آن زن که دشمن اسلام بود پیروز گشت و بشدت شاد و مسرور گردید. فاطمه علیها السلام به آن زن مومن که بسیار خوشحال شده بود فرمود: شادی فرشته ها برای پیروزی تو بر او بیشتر از شادی تو می باشد و غم و اندوه شیطان و یاران او از غم و اندوه این زن کافر زیادتر است .
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
فاطمه (س) در جبهه
سال پنجم هجرت بود، پیامبر (ص) برای جلوگیری از سپاه دشمن ، به مسلمانان
دستور حفر خندق را داد، و خود نیز با آن ها آماده ساختن چنین سنگر بزرگی
گردید، در این هنگام به قدری شرائط سخت بود که گاهی مسلمانان ، از جمله شخص
پیامبر (ص) چند روز گرسنه می ماندند. روزی فاطمه (س) پاره نانی تهیه کرد، و
خود را به جبهه رسانیده و نزد رسول خدا (ص) آمد و آنرا به پیامبر (ص) داد.
پیامبر (ص) فرمود: این پاره نان از کجا بدست آمده است ؟
فاطمه (س) عرض
کرد: این پاره نان قسمتی از قرص نان است که آن را برای حسن و حسین (ع)
پخته بودم ، که این قسمت را برای شما آوردم . پیامبر (ص) فرمود: فاطمه جانم
! بدان که این پاره نان نخستین لقمه ای است که پدرت پس از سه روز گرسنگی ،
به دهانش می گذارد.
داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی
رژیم آلسعود سرانجام با چراغ سبز آمریکا و رژیم صهیونیستی اقدام به اعدام رهبر شیعیان عربستان کرد تا با ارتکاب این حماقت، به دست خود زمینه را برای اعتراضات گسترده شیعیان و حتی فروپاشی پادشاهی پوشالی این خاندان مهیا سازد.
عربستان از سال گذشته که شاهد حکمرانی
«ملک سلمان» و پسرش «محمد بن سلمان» بوده، دوران بسیار سخت و پرچالشی را
تجربه کرده است. مقام معظم رهبری در اوایل سال جاری اعلام کردند: «چند جوان بیتجربه
امور عربستان را در دست گرفته و دارند جنبه توحش را بر جنبه متانت و ظاهرسازی غلبه
میدهند.»
این سخنان به خوبی در رفتارهای بعدی
عربستان نمایان شد. حمله به یمن نشان داد که سعودیها بدون هیچگونه عقلانیتی در
سیاست خارجی رفتار میکنند و شکستهای پیدرپی در منطقه باعث شد که حاکمان سعودی
بیش از پیش از مدار عقل فاصله بگیرند. اعدام روحانی بلندپایه و رهبر شیعیان این
کشور اوج این توحش است.
احکام اعدام «آیتالله النمر» و 46
نفر دیگر به اتهام «تروریسم» مد نظر آل سعود در 12 منطقه عربستان اجرا شد. وزارت
کشور عربستان صبح روز12 دی ماه 1394 از اعدام «آیتالله باقر نمرالنمر» روحانی
برجسته شیعه این کشور خبر داد.
رژیم سعودی با وجود اعتراضات فزاینده
جهان اسلام به حکم اعدام این روحانی برجسته شیعی، وی را به اتهام واهی «حمایت از
تروریسم» به شهادت رساند! بیانیه وزارت کشور عربستان «آیتالله نمر» را «مبلغ فتنه
و تفرقه» خوانده است و این روحانی برجسته را که تنها برای احقاق حقوق مشروع شیعیان
و رفع تبعیض و بیعدالتی در عربستان مبارزه میکرد، به «تلاش برای برهم زدن امنیت
و فتنهافکنی» متهم کرده است! سخنگوی وزارت کشور عربستان در نشستی خبری در این
مورد اعلام کرده که احکام اعدامها در داخل زندانها و با شمشیر یا تیرباران صورت
گرفته است.
دادگاه جنایی عربستان در تاریخ 23 مهرماه حکم بدوی اعدام تعزیری «آیتالله نمر» را صادر کرد. شیخ
نمر در تاریخ 23 آبان ماه اعتراضی کتبی در 50 صفحه تقدیم دادگاه جنایی
عربستان کرده بود. پس از آنکه دادگاه استیناف هم این حکم را تایید کرد، وزارت کشور
پرونده وی را به دربار آل سعود فرستاد که در نهایت دیروز با امضای حکم اعدام وی از
سوی «سلمان بن عبدالعزیز» شاه سعودی، این روحانی برجسته شیعی به شهادت رسید. برادر
«آیتالله نمر»، در گفتوگو با شبکه خبری «المیادین»، ضمن تایید خبر اعدام برادرش این اقدام آل
سعود را محکوم و آن را «شنیع» توصیف کرد. وی تاکید کرد: «با وجود
اینکه انتظار عقلانیت بیشتری از مقامات سعودی داشتیم، در اعتراض به این اقدام به
سازمانهای بین المللی مراجعه نخواهیم کرد، زیرا میدانیم از دست این سازمانها
کاری برنمیآید.» وی همچنین خواستار برگزاری اعتراضات مردمی در شأن جایگاه رهبر
شیعیان عربستان و به صورت مسالمتآمیز شد.
گفته میشود جلادان آلسعود آیتالله
نمر را با شمشیر اعدام کردهاند.همچنین در اقدامی مزورانه و رسوا، نام آیتالله
شهید نمر را به عمد در میان اسامی برخی تروریستهای اعدام شده آوردهاند. در
همین حال گفته میشود حاکمان آلسعود از بیم برپایی مراسم تشییع میلیونی برای پیکر
آیتالله نمر، از تحویل پیکر این شهید به خانوادهاش ممانعت بعمل می آورند.
آل سعود در وحشت
نظامیان آل سعود اما در پی این جنایت،
منطقه شیعهنشین شرق عربستان را به محاصره کامل خود درآورده و برای سرکوب هرگونه
تظاهرات و اعتراضات احتمالی به حال آمادهباش درآمدهاند.
منابع عربی از استقرار گسترده نظامیان
و نیروهای امنیتی آل سعود در مرزهای «قطیف» و «عوامیه» که مناطق شیعهنشین
عربستان به شمار میروند، خبر دادند. استقرار گسترده نیروهای امنیتی
و نظامی آل سعود در مرزهای این دو شهر از وحشت زایدالوصف این رژیم از واکنشهای
مردمی حکایت دارد. در ساعات اولیه دیروز، تمامی پاسگاهها و پایگاههای پلیس عربستان
در مناطق شرقی در پی ترس از خشم شیعیان، بسته شد. پایگاه خبری العهد نیز با انتشار
تصاویری اعلام کرد که صدها خودروی زرهی به سمت شهر القطیف حرکت کردهاند تا با
اعتراضات مردمی مقابله کنند.
جوان عربستانی با خودرو یک نیروی
امنیتی سعودی را زیر گرفت
منابع امنیتی عربستان اعلام کردند که
در پی اعتراضات مردم عربستان پس از اعدام شیخالنمر، یک جوان 29 ساله با خودروی
خود یک نیروی پلیس این کشور را زیر گرفت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری
فارس، در پی درگیری نیروهای امنیتی و معترضان به اعدام شیخالنمر، یک نیروی امنیتی
عربستان در نزدیکی یکی از مراکز امنیتی در مسیر «عنیزه البدائع» در نزدیکی شهر
القصیم کشته شد.
پایگاه خبری «اخبار السعودیه» در این
باره گزارش داد که یک جوان 29 ساله عربستانی با خودرو این نیروی امنیتی را زیر
گرفت.
صدها نفر از مردم شیعیان دیروز در
مناطق شیعهنشین عربستان در شرق این کشور تظاهرات کردند و اقدام دولت سعودی در
اعدام شیخالنمر را محکوم کردند.
فریاد «الموت لآل سعود«در القطیف عربستان
مردم القطیف عربستان در پی اعدام آیتالله
النمر، از صبح (شنبه) به خیابانها آمده و فریاد مرگ بر آل سعود سر دادند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری
فارس، از زمانی که اعدام آیتالله النمر، مخابره شد، اوضاع شهرهای شیعهنشین استان
الشرقیه عربستان به خصوص القطیف، شعلهور شده است.
در منطقه العوامیه در نزدیکی القطیف
نیز، مردم به اعتراضات گستردهای دست زدهاند.
عربستان که در باتلاق یمن گرفتار شده
سعی دارد افکار عمومی را از این شکستها به نوعی منحرف کند. نیروهای انصارالله که
اخیرا از موشکهای بالستیک خود رونمایی کردند تنها در سه حمله موشکی بیش از 500 تن
از متجاوزان را به هلاکت رساندند. جمعه شب نیز ارتش یمن با شلیک موشک قاهر1 ذخایر
استراتژیک نفتی عربستان در شهر ابها در عسیر عربستان را هدف قرار داد. این حمله
منجر به بروز آتشسوزی گسترده در این منطقه شد. نیروهای انقلابی یمن همچنین دیروز
با هدف قراردادن تجمع سعودیها در پایگاه الموسم در جیزان 25 نظامی عربستان را به
هلاکت رساندند.
به اعتقاد کارشناسان این ضربات سخت
باعث شده که عربستان برای فرار از تبعات شکستها و همچنین به نوعی انتقام از
شیعیان، «آیتاللهنمر» را اعدام کند، این جنایت به زعم سعودیها افکار عمومی را
از جنگ یمن به سمت «آیتالله نمر» منحرف خواهد کرد. آل سعود در بحرانهای منطقهای
و مداخلات اخیر نشان داده مهرهای بیش نیست و به نیابت از دیگر کشورها و رژیم ها
رفتار میکند. در این مورد نیز عربستان بدون حمایت آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی
بدون شک جرات دست زدن به این جنایت را نداشته است.
البته نهادهای حقوقی بینالمللی که
تحت نفوذ دلارهای عربستان و حمایتهای آمریکا هستند به صورت ظاهری هم که شده بارها
از اقدامات جنایتکارانه عربستان انتقاد کردهاند اما هیچ اقدام عملی در این مورد
انجام ندادهاند.
آمریکا نیز احتمالا برای حفظ ظاهر این
اعدام را محکوم میکند اما روابط این کشور با عربستان استراتژیک بوده و به دلیل
این مسائل خدشهدار نخواهد شد، زیرا عربستان به نیابت از آمریکا مجری ایجاد آشوب و
ناامنی در جهان اسلام است.
آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی از
قدرت گرفتن شیعیان در هر نقطهای از جهان احساس وحشت و هراس دارند و به همین دلیل
در نیجریه نیز شیخ زکزاکی را دستگیر و زندانی کردهاند. اعدام شیخ نمر میتواند
پایههای کاخ پوشالی آل سعود را فرو بپاشاند و در روزها و حتی ماههای آینده باید
منتظر ثمرات خون این روحانی برجسته بود.
برخی کارشناسان معتقدند اکنون شیعیان
عربستان در مرحلهای هستند که بتوانند اعتراضهای مسالمتآمیز خود را به سمت
رویارویی نظامی با سعودیهای پیش ببرند. سعودیهایی که اخیرا از خالی شدن خزانه
خود خبر دادهاند و اعلام کردهاند بودجه سال 2016 با 100 میلیارد کسری بسته شده
است و همچنین 100 میلیارد دلار از ذخایر ارزی این کشور کاسته شده است اکنون بیش از
هر زمان دیگری آسیبپذیرتر هستند و باید منتظر مشت محکم شیعیان مناطق شرقی باشند.
منبع : روزنامه کیهان
شیخ نمر باقر النمر روحانی برجسته شیعی در سال 1379 هجری قمری مصادف با 1968 میلادی، در شهر “العوامیه” در استان القطیف در شرق عربستان دیده به جهان گشود. خانواده شیخ نمر از خانواده های اهل فضل و علم در عربستان به شمار می رفتند که علمایی چون آیتالله شیخ محمد بن ناصر آل نمر و خطبای حسینی چون جدش حاج علی بن ناصر آل نمر از آن خانواده سر بر آورده بودند.
شیخ نمر در دوره نوجوانی تحصیلات مقدماتی خود را در العوامیه به پایان رساند و در سال 1989 میلادی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برای آشنایی بیشتر با آن و ادامه تحصیلات حوزوی به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم(عج) حضور پیدا کند. شیخ نمر پس از ده سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم(عج)، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب(س) برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی نام نوشت و در حضور اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت. شیخ نمر علاوه بر یادگیری فقه و اصول، توجه ویژه ای به مباحث اخلاقی داشت که در شهر مقدس قم به دروس اخلاق پرداخت و به این ترتیب به درجات بالایی در اجتهاد دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را پیدا کرد. وی پس از بازگشت به عربستان، مرکز مذهبی الإمام القائم را در شهر العوامیه تأسیس کرد. اما پس از بازگشت به عربستان علاوه بر فعالیت های علمی، شیخ نمر به دلیل وضعیت بسیار نامساعدی که شیعیان عربستان دارند به رهبریت مبارزه مدنی شیعیان برای احقاق حقوقشان از دستگاه آل سعود تبدیل شد.
دیدگاههای شهید شیخ نمر در قبال حکومت آل سعود
شیخ نمر از زمان بازگشت به عربستان تلاش های بسیاری را برای رهبری مطالبات مردم در راه احقاق حقوق شیعیان را انجام داد. وی در خطابه هایش سیاست های قومی و طایفه ای رژیم سعودی را بیان می کرد و اجرای سیاست های عادلانه را به عنوان مطالبه مردم مطرح می کرد. شیخ نمر همچنین توهین به کرامت شهروندان عربستانی به ویژه شعیان را رد می کرد و از شهروند درجه دو بودن شیعیان و محرومیت آنها از حقوق شهروندی گلایه می کرد. اما در سال های اخیر شیخ نمر النمر با توجه به عدم اعتنای دولت عربستان به انذار های او، لحن انتقاد هایش تند تر شده بود. او در سال 2009 طی سخنرانی به مقامات آل سعود هشدار داده بود که” اگر شأن و حیثیت ما به ما بازگردانده نشود، من شیعیان را به جدایی از عربستان فرا میخوانم. کرامت ما مهمتر از تمامیت کشور است.”
برخورد دولت عربستان با شهید شیخ نمر
همان گونه که ذکر شد سیاست دولت عربستان منبعث از تفکرات فرقه وهابیت در قبال شیعیان بسیار غیر انسانی بود. بر همین اساس شیخ نمر که هیچگاه فعالیت مسلحانه و یا اقدام تروریستی را علیه حکومت سازمان نداده بود و تنها از سیاست های ظالمانه حکومت انتقاد می کرد با برخورد های خشن و امنیتی حکومت روبرو می شد. نخستین بار در سال 2006 میلادی پس از بازگشت شرکت در همایش قرآنی در کشور بحرین توسط نیروهای رژیم آل سعود بازداشت شد. اتهام های او درخواست از دولت برای رسیدگی به وضعیت قبرستان بقیع، درخواست از دولت برای به رسمیت شناختن مذهب تشیع و درخواست از دولت برای تغییر شیوه های آموزشی حاکم در عربستان بود که به دلیل اعتراض مردم پس از مدتی از زندان آزاد شد. شهید شیخ نمر دو مرتبه دیگر نیز در سال های 2008 و 2012 توسط نیروهای آل سعود بازداشت شد که این مورد آخر تا لحظه شهادتش ادامه داشت.
شهادت شیخ نمر باقر النمر
دادگاه ویژه آل سعود در سال ۲۰۱۳ رسیدگی به پرونده شیخ نمر را با اتهاماتی چون عدم اطاعت از ولی امر، فتنه مذهبی، تشکیل جلسه با مجرمان فراری، ترویج کشتار شهروندان و نیروهای پلیس، تخریب مساجد در هنگام نماز جمعه و دخالت در امور سایر کشورها آغاز کرد. این محاکمه که با اعتراضات مردمی همزمان بود حدود یک سال طول کشید تا سرانجام در ۲۵ مارس ۲۰۱۴ حکم اعدام به علت محاربه علیه نظام برای شیخ نمر صادر شد. اما این حکم در دوران پادشاهی ملک عبدالله معلق ماند و اجرا نشد تا اینکه پس از روی کار آمدن ملک سلمان و سیاست های ماجراجویانه و محیر العقول وی پیگیری شود. در نهایت در دوم ژانویه سال 2016 شبکه خبری العربیه خبر داد که بر اساس بیانیه وزارت کشور عربستان، حکم اعدام شیخ نمر به همراه 46 متهم دیگر که اغلب آنها از عناصر القاعده مخالف دولت عربستان معرفی شده بودند به اجرا درآمد.
واکنش ها به شهادت شیخ نمر
رهبر معظم انقلاب در جلسه درس خارج فقه امروز خودشان فرمودند: بدون تردید خون به ناحق ریختهی این شهید مظلوم به سرعت اثر خواهد کرد و دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت. این عالم مظلوم نه مردم را به حرکت مسلحانه تشویق میکرد و نه به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بود، بلکه تنها کار او، انتقاد علنی و امر به معروف و نهی از منکر برخاسته از تعصب و غیرت دینی بود. شهادت شیخ نمر و ریختن به ناحق خون او را خطای سیاسی دولت سعودی است و خداوند متعال از خون بیگناه نمیگذرد و خون به ناحق ریخته، بسیارسریع دامان سیاستمداران و مجریان این رژیم را خواهد گرفت.
برادر شیخ نمر، در روز شهادت برادرش در گفتوگویی ضمن تأیید خبر اعدام، این اقدام آل سعود را محکوم کرد و آن را “شنیع” توصیف کرد. وی افزود: “با وجود اینکه انتظار عقلانیت بیشتری از مقامات سعودی داشتیم، در اعتراض به این اقدام به سازمانهای بین المللی مراجعه نخواهیم کرد زیرا میدانیم از دست این سازمانها کاری بر نمیآید.”
مراجع تقلید در ایران با محکومیت شدید این اقدام جلسات درس خود را تعطیل کردند و مدیریت حوزه های علمیه کشور نیز همه حوزه های سرتاسر کشور را تعطیل اعلام کرد.
سازمان حقوق بشر عربی محاکمه شیخ نمر را امری بیسابقه و خطرناک از نوع خود دانست و اعلام کرد:” اعدام ها در عربستان برخلاف ارزشها و قوانین بینالمللی است.”
سازمان دیده بان حقوق بشر: این سازمان نیز ضمن انتقاد از اعدام شیخ باقر النمر النمر روحانی برجسته سعودی، تأکید کرد که فرآیند بررسی اتهامات وی، غیرعادلانه بوده است.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در بیانیه این اقدام را نشان دهنده “عمق بی تدبیری و بی مسئولیتی حاکمان آل سعود” دانست و به احضار کاردار عربستان اکتفا کرد.
منبع : دیدبان