مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت

آموزشی - فرهنگی - قرآنی
مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت
۱۹
خرداد

میلاد حضرت علی اکبر (ع) الگوی جوانان و روز جوان

بر جوانان مومن و انقلابی ایران مبارک



تقوا، سرمایه جوان‌

گاهی با خود فکر می‌‌کنم جوان که در بهترین اوقات عمر خود به سر می‌برد ، اگر بخواهد سرمایه‌ای به دست بیاورد که موفقیت دنیایی و آخرتی او را تضمین کند ، دنبال چه چیزی باید باشد؟ سوال مهمی است... جوابی که من به آن رسیده‌ام، این یک کلمه است: «تقوا». اگر جوان در دوره ی جوانی سعی کند تقوا داشته باشد ، با همان تعریفی که در فرهنگ دینی و قرآن از تقوا شده است‌ بزرگ‌ترین سرمایه را هم برای درس، هم برای فعالیت‌های سازندگی، هم برای عزت دنیوی، هم برای به دست آوردن دستاوردهای مادی،‌ هم برای معنویت- اگر اهل معنویت است - به دست آورده است.

یک ملت اگر بخواهد راه رشد و کمال و پیشرفت را طی کند ، باید از لحاظ ایمان فکری، به جای محکمی متکی باشد. آن ملتی، که بخواهد به یک مجموعه ی هرهری مذهب، بی‌‌ایمان، بی‌اعتقاد به بنیان‌‌های اخلاقی و دینی و معنوی دل بسپارد و با حرف آنها پیش برود ، زیر پایش سست خواهد شد.

(بیانات امام خامنه ای)


تقوا در نهج البلاغه

نهج البلاغه تقوا را به عنوان یک نیروی معنوی و روحی که بر اثر ممارست‏ و تمرین پدید می‏ آید و به نوبه خود آثار و لوازم و نتایجی دارد و از آن جمله پرهیز از گناه را سهل و آسان می ‏نماید ، طرح و عنوان کرده است .

( سیری در نهج البلاغه ، ص200)


علی (ع)]درنهج البلاغه[ تصریح می‏ کند که تقوا چیزی است که پرهیز از محرمات‏ الهی و هم چنین ترس از خدا ، از لوازم و آثار آن است . پس در این منطق‏ تقوا نه عین پرهیز است و نه عین ترس از خدا بلکه نیروئی است روحی و مقدس که این امور را به دنبال خود دارد .

( سیری در نهج البلاغه ، ص202)

۱۶
خرداد

هشدار امام خمینی (ره)  به جماعت خودباخته :

« مبادا اساتید و معلمینی که به وسیله ی معاشرت ها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن [ از آن ها متأثرند ] ،

جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار رهیده اند ، تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و استعداد

خارجی ها بت بتراشند و روحیه ی پیروی و تقلید و گداصفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند.

به جای این که گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی خود توجه کنند و روح توانایی و

راه و رسم استقلال را زنده نگه دارند. »

۱۶
خرداد

عصر ما از نظر دینی و مذهبی - خصوصا برای طبقه جوان - عصر اضطراب و دودلی و بحران است . مقتضیات عصر و زمان ، یک سلسله تردیدها و سؤال ها به وجود آورده و سؤالات کهنه و فراموش شده را نیز از نو مطرح ساخته است . آیا باید از این شک و تردیدها و پرس وجوها - که گاهی به حد افراط می‏رسد متأسف و ناراحت بود ؟
به عقیده من هیچگونه ناراحتی ندارد . شک ، مقدمه یقین ، پرسش ، مقدمه‏ وصول ، و اضطراب ، مقدمه آرامش است . شک ، معبر خوب و لازمی است هر چند منزل و توقفگاه نامناسبی است . اسلام که این همه دعوت به تفکر و ایقان می‏ کند ، به طور ضمنی می‏ فهماند که حالت اولیه بشر ، جهل و شک و تردید است و با تفکر و اندیشه صحیح باید به سر منزل ایقان و اطمینان‏ برسد .
یکی از حکما می‏ گوید :
  "
فائده گفتار ما را همین بس که تو را به شک و تردید می‏ اندازد تا در جستجوی تحقیق و ایقان برآئی " .
شک ، نا آرامی است ، اما هر آرامشی بر این نا آرامی ترجیح ندارد . حیوان شک نمی‏ کند ، ولی آیا به مرحله ایمان و ایقان رسیده است ؟ ! آن‏ نوع آرامش ، آرامش پائین شک است ، بر خلاف آرامش اهل ایقان که بالای شک است .
بگذریم از افراد معدود مؤید من عند الله ، دیگر اهل ایقان ، از منزل‏ شک و تردید گذاشته اند تا به مقصد ایمان و ایقان رسیده‏ اند . پس صرف‏ اینکه عصر ما عصر شک است نباید دلیل بر انحطاط و انحراف زمانی ما تلقی‏ شود . مسلما این نوع از شک ، از آرامش های ساده لوحانه‏ ای که بسیار دیده‏ می ‏شود پائین تر نیست .
آنچه می‏ تواند مایه تأسف باشد این است که شک یک فرد ، او را به سوی‏ تحقیق نراند ، و یا شکوک اجتماعی ، افرادی را بر نیانگیزد که پاسخگوی‏ نیازهای اجتماع در این زمینه بوده باشند . »

(عدل الهی ، ص 13 و 14)

۱۲
خرداد

تأثیر نیروی محبت و ارادت در زایل کردن رذائل‏ اخلاقی از دل از قبیل تأثیر مواد شیمیائی بر روی فلزات است ... اما تأثیر نیروی عقل در اصلاح مفاسد اخلاقی‏ مانند کار کسی است که بخواهد ذرات آهن را از خاک با دست جدا کند ، چقدر رنج و زحمت دارد ؟ اگر یک آهن ربای قوی در دست داشته باشد ممکن‏ است با یک گردش همه آنها را جدا کند . نیروی ارادت و محبت مانند آهن‏ ربا صفات رذیله را جمع می‏کند و دور می‏ ریزد .
حالت مجذوبیت اگر بجا بیفتد از بهترین حالات است و اینست که تصفیه گر و نبوغ بخش است . آری آنان که این راه را رفته‏ اند ، اصلاح اخلاق را از نیروی محبت می‏ خواهند و به قدرت عشق و ارادت تکیه می‏ کنند .

تجربه نشان داده است که آن‏ اندازه که مصاحبت نیکان و ارادت و محبت آنان در روح مؤثر افتاده است‏ خواندن صدها جلد کتاب اخلاقی مؤثر نبوده است .

گاهی بزرگانی را می‏ بینیم که ارادتمندان آنان حتی در راه رفتن و لباس‏ پوشیدن و برخوردها و ژست سخن از آنان تقلید می‏ کنند . این تقلید اختیاری‏ نیست ، خودبه خود و طبیعی است . نیروی محبت و ارادت است که در تمام‏ ارکان هستی محب اثر می‏ گذارد و در همه حال او را هم رنگ محبوب می ‏سازد .
اینست که هر انسانی باید برای اصلاح خویش دنبال اهل حقیقتی بگردد و به او عشق بورزد تا ]به[ راستی‏ بتواند خویش را اصلاح کند .

(جاذبه و دافعه علی علیه السلام ، ص70-69)


قابل توجه معلمین عزیز:

برخی معلمین که در جلب محبت شاگردان مهارت دارند. تأثیر بسیار زیادی بر دانش آموزانشان می گذارند.حال اگر این عزیزان، متقی ، بصیر و خداترس هم باشند، می توانند موجب رشد و شکوفایی علمی و معنوی دانش آموز شوند.

اما وای اگر غیر از این باشد! چه شود؟؟؟!!

۱۱
خرداد

تربیت ، فن تشکیل عادت است .

از نظر علمای قدیم آدم‏ تربیت شده آدمی بود که آنچه که فضیلت نامیده می‏ شود ، در او به صورت‏ خوی و ملکه درآمده باشد و مادامی که یک فضیلت به صورت ملکه در نیامده باشد یا به طبیعت ثانوی انسان بدل نشده باشد " حال " است نه‏ فضیلت ، زیرا امری زایل شدنی است ، باید ملکه شود تا زوالش مشکل باشد .

علمای قدیم در تعریف عدالت می‏ گفتند : عدالت ملکه تقوا و پرهیزکاری‏ است ، یعنی تقوا و پرهیزکاری برای انسان ، ملکه شده باشد ، و حتی‏ می‏ گفتند انسان آن وقت دارای اخلاق فاضله است که در عالم خواب هم ضد آن‏ اخلاق از اوصادر نشود مثلا آنقدر راستگو باشد که حتی در عالم خواب هم دروغ‏ نگوید .

و بر این اساس است که اهتمام زیادی می‏ شود که تربیت در سنین‏ کودکی صورت گیرد .

اصلا گفته می‏ شود : تربیت ، فن تشکیل عادت است . روحیه انسان در ابتدا حکم ماده شل و قابل انعقادی مثل گچ را دارد که‏ ابتدا که آن را در آب می ‏ریزند شل است و بعد سفت می‏ شود . وقتی این ماده‏ شل است آن را در هر قالبی بریزیم به همان شکل درمی‏ آید . می‏ توان آن را به‏ صورت انسان درآورد یا به صورت خوک و یا خروس . در هر قالبی که بریزیم‏ همین که سرد شد همان شکل را می‏ گیرد و سفت می ‏شود . می‏ گویند روح انسان در زمان کودکی حالت قابل انعطافی دارد و مانند همان ماده شل است ، و هر چه‏ انسان بزرگتر شود قابلیت انعطاف آن کمتر می‏ شود .

اینکه گفته‏ اند : " العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر "

اختصاص به علم ندارد ، بلکه باید گفته شود : التربیة فی الصغر کالنقش فی الحجر .

البته علمای امروز هم به‏ تربیت دوران کودکی بیشتر اهمیت می‏ دهند . بچه‏ ای که در کودکستان است ، از بچه دبستان - و بچه دبستان از نوجوان دبیرستان ، و نوجوان دبیرستان از جوان دانشگاه - جنبه پذیرشش بیشتر است . انسان در سن پنجاه سالگی‏ شخصیتش منعقد می‏ شود . البته مبالغه نباید کرد . انسان یک موجود قابل‏ تغییر و قابل توبه و بازگشت است و ممکن است در سن صدسالگی هم خود را تغییر دهد .

ولی شک نیست که حالات روحی کم ‏کم ملکه می ‏شود و برگرداندن‏ آنها دشوار می‏ گردد.

(تعلیم و تربیت در اسلام ، ص 78-77)


چوب تر را چنان که خواهی پیچ          نشود خشک جز به آتش راست

۱۱
خرداد

محبت به سوی مشابهت و مشاکلت می‏ راند و قدرت آن سبب می‏ شود که محب‏ به شکل محبوب درآید . محبت مانند سیم برقی است که از وجود محبوب به‏ محب وصل گردد ، و صفات محبوب را به وی منتقل سازد . و اینجاست که‏ انتخاب محبوب اهمیت اساسی دارد .

لهذا اسلام در موضوع دوست یابی و اتخاذ صدیق بسیار اهتمام ورزیده و در این زمینه آیات و روایاتی بسیار وارد شده‏ است ، زیرا دوستی همرنگ ساز است و زیباساز و غفلت آور ، آنجا که پرتو افکند عیب را هنر می ‏بیند و خار را گل و یاسمن.

(جاذبه و دافعه علی علیه السلام ، ص65)



۱۱
خرداد

نیروی محبت از نظر اجتماعی نیروی عظیم و مؤثری است . بهترین اجتماع ها آن است که با نیروی محبت اداره شود : محبت زعیم و زمامدار به مردم و محبت و ارادت مردم به زعیم و زمامدار . علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی است برای ثبات و ادامه حیات حکومت‏ ، و تا عامل محبت نباشد رهبر نمی‏ تواند و یا بسیار دشوار است که اجتماعی‏ را رهبری کند و مردم را افرادی منضبط و قانونی تربیت کند ولو اینکه‏ عدالت و مساوات را در آن اجتماع برقرار کند . مردم آنگاه قانونی خواهند بود که از زمامدارشان علاقه ببینند و آن علاقه‏ هاست که مردم را به پیروی و اطاعت می‏ کشد .

قلب زمامدار ، بایستی کانون مهر و محبت باشد نسبت به ملت . قدرت و زور کافی نیست .

با قدرت و زور می‏ توان مردم را گوسفندوار راند ولی‏ نمی‏ توان نیروهای نهفته آنها را بیدار کرد و به کار انداخت .

نه تنها قدرت و زور کافی نیست ، عدالت هم اگر خشک اجرا شود کافی نیست ، بلکه‏ زمامدار همچون پدری مهربان باید قلبا مردم را دوست بدارد و نسبت به‏ آنان مهر بورزد و هم باید دارای شخصیتی جاذبه دار و ارادت آفرین باشد تا بتواند اراده آنان وهمت آنان و نیروهای عظیم انسانی آنان را در پیش برد هدف مقدس خود به‏ خدمت بگیرد .

(جاذبه و دافعه علی علیه السلام ، ص63)



امام و آقا


نمونه آن را در جمهوری اسلامی ، بسیار مشاهده می کنیم.محبت امت حزب الله ایران خاصه رزمندگان دفاع مقدس نسبت به امام خمینی که برای دوست و بیگانه زبانزد بود و محبت ولایتمداران کنونی به امام خامنه ای که در جریان های تفرقه افکن و برانداز نظیر فتنه سال 88 و قبل و بعد از آن به خوبی مشهود است.

۱۱
خرداد

اساسا علاقه و محبت است که اطاعت آور است . عاشق را آن یارا نباشد که از خواست معشوق سربپیچد . ما این را خود با چشم می ‏بینیم که جوانک‏ عاشق در مقابل معشوقه و دلباخته‏ اش از همه چیز می‏ گذرد و همه چیز را فدای‏ او می‏ سازد .
اطاعت و پرستش حضرت حق به نسبت محبت و عشقی است که انسان به‏ حضرت حق دارد.

هم چنانکه امام صادق ( ع ) فرمود :

«خدا را نافرمانی کنی و اظهار دوستی او کنی ؟ ! به جان خودم این رفتاری‏ شگفت است . اگر دوستیت راستین بود اطاعتش می‏ کردی زیرا که دوست دار ، مطیع کسی‏ است که او را دوست دارد .»


(جاذبه و دافعه علی علیه السلام ، ص60)

۰۹
خرداد

سخنانی از امام خمینی(ره) و امام خامنه ای درباره شهید مطهری 


دریافت
حجم: 6.02 مگابایت

۰۹
خرداد

پاورپوینت آزادی معنوی


دریافت
حجم: 298 کیلوبایت



پاورپوینت ولاء ها و ولایت ها


دریافت
حجم: 331 کیلوبایت



پاورپوینت نهضت های اسلامی در صد سال اخیر


دریافت
حجم: 1.35 مگابایت